شعر ولادت اهل بیت

یا نبی الله

باید که خدا نام تو طاها بگذارد
با خلق تو منّت به سر ما بگذارد
جبریل، میان حرمت پا بگذارد
داغی به دل گنبد کسرا بگذارد

نگارِ ما

وقتی که میلادت مُقارِن با پیمبر شد
یعنی که بخت و طالع ات زیبا مقدر شد

خوش آمدی ای گلشنِ زیبا نگارِ ما
دنیا ز نورِ تو وُ جَدِ تو منوّر شد

ابنُ الجواد

سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد

به نسل‌های بشر ذات پاکِ فطرت داد

زبان برای تشکر، دهان برای بیان

نفس برای حیات و بدن به قدرت داد

یا هادی آل محمد

تا کتاب آفرینش باز شد
عاشقی بال و پر پرواز شد
تا که قدری اب و خاک آدم شود
بادم هو یا علی اعجاز شد

ایها العشق

تو به ما نور را نشان دادی!
ایها العشق! ایها الهادی!

ای دلیلِ طراوتِ چشمه!
روشنابخشِ هرچه آبادی!

کبوتر حرم

اجازه هست مرغ دل, کبوتر حرم شود
و با فرشته های وحیِ عشق, هم قدم شود

اجازه هست این کبوتر نشسته در حرم
پر شکسته اش برای مدح تان قلم شود

به مقدم

برای عشق دوباره بهانه پیدا شد
بهانة غزلی عاشقانه پیدا شد
طنین آمدن کیست اینکه از طربش
قلم به شور رسید و ترانه پیدا شد

محضر خورشید

نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است

نوبت عشق است

نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است

حرم یار

کسی که دستِ لطفش ، جانِ آهو را رها کرده،
کجا دست گنهکار و سیه رو را رها کرده؟

به هرسو میروم ، بویِ خوشِ عطرِ بهشت آید،
در این درگاه، یزدان، باغِ شب بو را رها کرده

گل روی حسن

من کویرم آمدم تا ابر بارانم کنند
آتشم اما در این شبها گلستانم کنند

شب به شب این در زدن ها کار خود را می کند
هر چه باشم درد ، در این ماه درمانم کنند

یابن فاطمه

کریما دستگیرا فاتحا شاها جوانمردا!
بزرگا یکه تازا بی همانندا یلا فردا!

چه کس مثل تو صفین و جمل را زیر و رو کرده‌است!؟
الا شیر علی فرزند زهرا بی‌هماوردا!

دکمه بازگشت به بالا