شعر ولادت حضرت علی ابن موسی الرضا

چشمه ی نور ازلی

آنچه در چشم من از دوریِ تو محبوس است
قطره هایی ست که در حسرت اقیانوس است

آمدن سمت حریمت همه رویای من است
دوری از صحن و سرای تو خودِ کابوس است

یا حضرت رضا(ع)

ماییم هم جوار تو یا حضرت رضا
پروانه ی مزار تو یا حضرت رضا
چون ذره بر مدار تو یا حضرت رضا
هر لحظه بی قرار تو یا حضرت رضا

یا ایُّهاالرَّفیق

ابری که از سرابِ عَدَم پا گرفته است
باران شده‌ست، پنجره‌ات را گرفته است

حَبلُ‌الوَرید، شاهدِ نبضِ زیارت است
در سینه جای قلب، حرم جا گرفته است

طلوع شمس

طلوع شمس ندیدی ز نجم اگر محسوس
ببین ز نجمه به عالم طلوع شمسِ شموس

نموده انفس و آفاق را قرین سرور
شهی که نفس نفیسش بود انیس نفوس

اذن دخول

کاری برای این بدِ بی آبرو کنید
با صحن انقلاب مرا روبرو کنید

قلب مرا گرفته و در گوشه حرم
با تکّه های آینه لطفا رفو کنید

صله ی تذکره ی کرببلا

نقل است که فخر علما ، شیخ بهایی
شد شامل لطف و کرم خاص خدایی

گفتند بیا فاطمه داده است رضایت
معمار حرم باش ، علی کرده جدایت

حضرت خورشید

ازدحام است درِبیت امام هفتم

جن و انس و ملک آنجاست چه غوغا شدهاست

همگی با دلتان راهی آنجابشوید

باز در عرش خدا ولوله برپاشده است

آهو برو کناری و جای مرا بده

آهو برو کناری و جای مرا بده

ته مانده ی غذای سرای مرا بده

سهمیه ی امام رضای مرا بده

مشهد, بیا و کرب و بلای مرا بده

قدم آهسته میگرفتم

قدم آهسته میگرفتم تا

خوب روحم عجین شود با تو

بین زوار خوب دیده شوم

فرق پیدا کنم که تنها تو …

انعکاس شور و امید

انعکاس شور و امید شعف باب الجواد

زائر تو ایستاده جان به کف باب الجواد

این بلا تکلیفی اش ارثیه کرب و بلاست

یک طرف باب الرضا و یک طرف باب الجواد

به چه شود

دستهای من و دامان رضا به چه شود

کرم و بخشش واحسان رضابه چه شود
روزاول که خدا قرعه زداعلام نمود

خاک ایران شده مهمان رضا به چه شود

حرف های نگفته ای دارم

حرف های نگفته ای دارم

که فقط با تو میزنم آقا

آمدم باز درد دل بکنم

کفتر خسته ات منم آقا

دکمه بازگشت به بالا