با چشم هایی کودکانه نینوا را دید
ما روضه ها را خوانده ایم او روضه ها را دید
روزی ولایت را اساس عاشقی دانست
ما تازگی فهمیده ایم او تا کجا را دید
با چشم هایی کودکانه نینوا را دید
ما روضه ها را خوانده ایم او روضه ها را دید
روزی ولایت را اساس عاشقی دانست
ما تازگی فهمیده ایم او تا کجا را دید
تا ده شمردیم و خدا آورد نور دیگری
مستیم هر بار از خمی، این بار جور دیگری
این نور هربار آمده یک سال برْکت کِشتهایم
این روزها از کوی ما دارد عبور دیگری
سر داده اند پای علی سر شناس ها
چشمان اوست معدن گوهرشناس ها
شاگرد ” ضربه علیٍ یومُ خندق” اند
شمشیر می زنند اگر سرشناس ها
می رسد لحظه رها شدنت
می رسد لحظه مصاف به تو
ای کلام تو ذوالفقار علی
که رسیده ست بی غلاف به تو
می رسد لحظه رها شدنت
می رسد لحظه مصاف به تو
ای کلام تو ذوالفقار علی
که رسیده ست بی غلاف به تو
غم کهنه ی در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
اگر چشم من آبروی مرا ریخت
چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است
سر داده اند پای علی سر شناس ها
چشمان اوست معدن گوهرشناس ها
شاگرد ” ضربه علیٍ یومُ خندق” اند
شمشیر می زنند اگر سرشناس ها
حکم کرد آخر کسی بین مسلمان ها و او
تیغ آمد فرق قائل شد میان ما و او
ما که نزدیکیم و دوریم از علی تکلیف چیست؟
این طریق شیعه بودن را بگو تعریف چیست؟