با لباس و عبای پیغمبر
مکتب شیعه را شد احیاگر
نفس تازه ای به آیین داد
جان گرفت از علوم او منبر
با لباس و عبای پیغمبر
مکتب شیعه را شد احیاگر
نفس تازه ای به آیین داد
جان گرفت از علوم او منبر
انسیه ای که روز محشر محشر اوست
سیراب کام عاشقان از کوثر اوست
ای کاش ما را در پناه خود بگیرد
بچه که می ترسد پناهش مادر اوست
اسماعیل روستایی
مستحقم سائلم بی چیزم و دستم دراز
التماست می کنم در روی من بگشای باز
آبرویم رفت رسوا گشتم و خار و خفیف
هر کجا بردم به غیر از خانه ات روی نیاز
آقای کریم خیر مقدم
جنات و نعیم خیر مقدم
دریای کرم به جوشش افتاد
دریای عظیم خیر مقدم
مستحقم سائلم بی چیزم و دستم دراز
التماست می کنم در روی من بگشای باز
آبرویم رفت رسوا گشتم و خار و خفیف
هر کجا بردم به غیر از خانه ات روی نیاز
هم میان آسمان هم در زمین
می درخشد نام تو همچون نگین
این مدال قیمتی از آن توست
اولین بانوی این دین مبین
به عرش و فرش در عالم مه شبانه یکی است
خدا یکی و قمر هم به هر زمانه یکی است
به درب خانه ارباب رفتم و سقا
گشود درب به رویم بیا که خانه یکی است
راه تو را خصم بد نهاد نگیرد
کاش کسی با شما عناد نگیرد
قاتل ملعونه ات ایکاش بمیرد
تا که از این کشتنت مراد نگیرد
از ازل بر حسب ظرف توانهای همه
ریخت مهر تو خداوند به جانهای همه
جلوه ای کرد خدا نام نهادند علی ع
تا که انگشت بماند به دهانهای همه
لب قاصر از بیان جوادالائمه ع است
عالم گدای خوان جوادالائمه ع است
فصل بهار و ماه رجب, عطر و بوی یار
این عید عاشقان جوادالائمه ع است
قدر صد عالم بها دارد بهای مادری
کارها سامان بگیرد با دعای مادری
شان این والا گهر را حق مشخص ساخته
هست وقتی باغ جنت زیر پای مادری
خلاصه استجابت شد دعایم
روم امشب به دیدار خدایم
بگو همسایه ها راحت بخوابند
که دیگر در نمی آید صدایم