اشعار روز جوان

ذکر علی اکبر

می شود گاهی وصال ازسختی هجران درست
مثل لبخندی که شد ازدیده گریان درست

کوزه مجنون شکست و حال مجنون خوب شد
میکنند از اخم لیلا هم دوا درمان درست

مجذوب علی اکبر

جلوه ی سیمای احمد گر که در تمثالِ اوست
یعنی اینکه مثلِ جدش هر دو عالم مالِ اوست

در سحر گاهان خدا داده گلی بر احمدش
عالمی مجذوبِ حسنِ نقشِ خط و خالِ اوست

دلدار حسین

داده ام دل به توّلایِ کسی مثلِ علی
مستم از نرگسِ شهلای کسی مثلِ علی

زده ام چنگ به دامانِ کسی که نبی است
عاشقم بر قد و بالای کسی مثلِ علی

خوش قد و بالا

خبر رسیده که آقایمان پدر شده است
پسر رسیده؛ پدر صاحبِ سپر شده است

جوانِ خوش قد و بالای خانه ی لیلا
برای سید و سالارمان ثمر شده است

شعر مدح و ولادت حضرت علی اکبر (ع)

سحر آمد کبوتریم همه
اکثراً ناز میخریم همه
عاشقی دردسر کشیدن داشت
غالباً ما گِران سَریم همه

مثل معما

 

بی سبب نیست اگر این همه زیبات کشید

اشبه الناس نبی بودی و طاهات کشید

تا به طرحت ابدا هیچ کسی پی نبرد

از ازل با قلمش مثل معمات کشید

دکمه بازگشت به بالا