اشعار روضه حضرت علی اکبر ع

شعر روضه حضرت علی اکبر (ع)

از پسرها جگر درست شده

از جگرها پسر درست شده

چقَدَر باغبان خمیده تا

پیش چشمش ثمر درست شده

مدح و مرثیه حضرت علی اکبر (ع)

پیش بلا تا که تو هستی سپر شاه
خم نشود از غم و غصه کمر شاه

دخل و اُمورات پدر دست پسر هست
سائل الطاف توایم ای پسر شاه

چقدَر تیر و سنان در تن اکبر مانده

چقدَر تیر و سنان در تن اکبر مانده
خنده بر روی لب این همه لشکر مانده

بین این دشت تمام تن او پخش شده
هر طرف قطعه ای از پیکر اکبر مانده

سخت است ببیند پدری کشته پسر را

سخت است ببیند پدری کشته پسر را
اینگونه کند خم پسری پشت پدر را

سخت است که بی یار بماند دم پیری
آن ریش سفیدی که ز کف داده ثمر را

شعر مرثیه حضرت معصومه (ع)

ای سایه یِ بالا سر ِ خواهر, برادر

ای جانِ از جانِ خودم بهتر, برادر

خواهر همان احساس مادر بر برادر

دارم برایت می شوم مادر, برادر



بلال خانه ی من

نگران بودم و پریشان حال

ناگهان شیهه ی عقاب آمد

متوجه شدم که لشگر کفر

به سراغ تو با شتاب آمد

انگور تازه

بدجوری من به تو علاقه مندم

بخند علی تا که منم بخندم

پسر بار اولمی مرحبا

دوست دارم یلیلمی مرحبا 

بوسه می زنم

مُردمز بس که بر بدنت بوسه می زنم 

بر کام خشک خنده زنت بوسه می زنم

بر زلف خون پر شکنت شانه می کشم

بر زخمهای دل شکنت بوسه می زنم

اربا اربا

به خاک می کِشی از بس عزیز من پارا
کنار پیکر خود میکشی تو بابا را

دکمه بازگشت به بالا