شام مارا سحر رسید امشب
آسمان را قمر رسید امشب
می به ما بیشتر رسید امشب
که علی را ثمر رسید امشب
شام مارا سحر رسید امشب
آسمان را قمر رسید امشب
می به ما بیشتر رسید امشب
که علی را ثمر رسید امشب
مرغ دل ما میل بال و پر زدن کرد
یعنی اویس این بار هم یاد قرن کرد
جَبری میان سوختن با پر زدن نیست
پروانه از اول هوای سوختن کرد
زل میزند با چشمهای تر به مادر
هی فاطمه در لحظه ی آخر به مادر
سرمایه اش را داد پای دین خدیجه
پس در قبالش هدیه شد کوثر به مادر
پرده ی عفو تو شده ساتر
بس که پوشانده ای عیوبِ من
پس بیا و دوباره تو بگذر
از من ای غافر الذنوبِ من
دور این میکده ها جوی روان بیشتر است
هر کجا صحبت جانان شده جان بیشتر است
اشک باید به روی گونه سرازیر شود
آب رو گر بچکد قیمت آن بیشتر است
چون عطش را مدار ابالفضل است
روضه ی روزه دار اباالفضل است
با همان مَشک خـالی و پاره
ســاقی روزگار اباالفضل است
شیر خدا حضرت حیدر مدد
یار نبی اول و اخر مدد
فخر کند بر تو خدای جلی
ذکر تمام انبیا یا علی
بازهم روضه ی زینب همه جا ریخت بهم
حال و روز همه ی اهل سما ریخت بهم
بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید
آسمان تیره شد و حال هوا ریخت بهم
تویی جناب سلیمان و عالمی مورت
پیمبران الهی مطیع دستورت
زیادی است زیادی به روی سر آقا
همان سری که نباشد میان آن شورت
ای مایه ی فخر جهان… ام البنین
نور زمین و آسمان… ام البنین
ای نور جمع قدسیان… ام البنین
صاحب کرم در هر زمان… ام البنین
نور توحید عیان است شب جمعه حرم
واقعاً مثل جنان است شب جمعه حرم
به خداوند و همه عالم امکان سوگند
بهترین جای جهان است شب جمعه حرم
به زیر بیرقتان عشق در تب و شور است
به زیر بیرقتان هاله هایی از نور است