اشعار ویژه (پیشنهادی)شعر شهادت اهل بيت (ع)شعر شهادت حضرت زينب (س)

شعر مرثیه حضرت زینب (س)

بازهم روضه ی زینب همه جا ریخت بهم
حال و روز همه ی اهل سما ریخت بهم

بازهم پیرهنی را به سر و روش کشید
آسمان تیره شد و حال هوا ریخت بهم
زیر خورشید نشسته به خودش میگوید
به چه جرمی همه ی عزت ما ریخت بهم؟

اشک هایش چقدر حالت مادر دارد…
آه … از بی کسی اش کرب و بلا ریخت بهم

لحظه ی آخر عمرش دل او بی تاب است
کهنه پیراهنی از آل عبا ریخت بهم

میرود تا به برادر برسد اما حیف…
گریه هایش همه ی مرثیه را ریخت بهم

یاد آن لحظه ی بی طاقتی گودال است
نیزه آمد که تن خون خدا ریخت بهم

پوریا باقری

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا