اشعار ولادت امام حسن ع

آقاترین جوانِ جوانانِ جنتی

پروازماندهید که بی بال و پر شدیم

یک عمردر هوای شمادر به در شدیم

کالیمو خشک و زرد, خدا را چه دیده ای؟

شایدبه لطفِ یک نفست بارور شدیم!

شاه کرم

مائده های رحمت و لطف حریم وا شده

قامت هفت آسمان پیش کریم  تاشده

دست نیایش زمین مسیر عرش را گرفت

هلهله های نــُـه فلک به سبکربّنا شده

کریم …

ترنّم جلواتت نسیم آورده

وَ بوی نرگس چشمت شمیم آورده

خدا برای خودش آینه پدید آورد

دوباره یاعلی و یاعظیم آورده

شقُّ القمر

عاشقان شقُّ القمر شد ماه رحمت شددونیم

آسمان شد در حریم آسمانیها مـُقیم

شد مشام جان عشّاق علی پر از شمیم

می تپد با این دعای ناب قلب هرندیم

خورشید آورده …

آماده شد سفره , کرم , خِیل گداها

می آید امشب واژه واژه رمز دریا

مهمان ویژه آمده بر سفره ی ما

مهمان نباشد میزبان عرش اعلا

کریم اهل نظر

معـطــر سـت فـضــای  دل  محـبـانش

هــزار قـافـلـه   دل دوبــاره مهمـانش 

مدیـنـه شهـر پیمـبـر  شـده چـراغـانی

 نمـود جـلـوه رخ فاطـمـی و تـابــانش 

یاعلی , پدر شده ای

صـدایِگــریــه یِ نــوزاد در فضــا پیچــید

بِگفتقابله اش:«یاعلی , پدر شده ای» 

بگـــیــردر  بغــلت طفلِ کوچکِ خـــود را

عجب! زمادر او دستپاچه تر شده ای ! 

کــودکی مثل حسن رؤیایی

جامه ایسبز به تن پوشیده

کــوچه رایک  تنــه می آرایــد

مردم شهربه هم می گویند:

«شاد بودنبه علی می آید»

آسمان بهاری

ناگهانآسمان بهاری شد

عشق در کوچه ها جاری شد

نور ماه مدینه را تادید

عرق شرم ماه جاری شد

نشسته ام بنویسم

نشستهام بنویسم گدا گدا آقا

چقدرمحترم است این گدای با آقا

نشستهام بنویسم حسن , کریم , کرم ,

مدینه, سفره ی آقا , برو بیا , آقا

ساقی سفره ضیافت

 

شده امشب شراب و می لازم

دم افـــطار بــر لــب صائم

ساقی سفره ضیافت شد

آنکه لـــطفش به ما بود دائــم

کرمخانه

 

همدمیار شدن دیده تر می خواهد

پیرمیخانه شدن اشک سحر می خواهد

 

عاشقیکار دل مصلحت اندیشان نیست

قدماول این راه جگر می خواهد

 

دکمه بازگشت به بالا