اشعار ولادت حضرت زهرا س

شعر ولادت حضرت زهرا (س)

پر بیارید وقت پرواز است
در جنّت برای ما باز است
به گمانم زمان اعجاز است
عاشقان وقت مستی و ساز است

مدح حضرت زهرا (س)

طبیب جان پیغمبر که بود ام ابیهایش
هنوز عقل بشر مات است در حل معمایش
خدا را خواستیم اول به حق فاطمه یعنی
حدیث قدسی لولاک اینجا خورده معنایش

شعر مدح و ولادت حضرت زهرا (س)

قرّه العین مرتضی زهرا

بهجه القلب مصطفی زهرا

می شوم بنده زاد خانه ی او

میروم تا به عرش با زهرا

شعر مدح و ولادت حضرت زهرا (س)

خسران زده است هر که توکل نمی کند

بر خاک چادر تو توسل نمی کند

یا بلبلی که طوف سر گل نمی کند

قلبم میان سینه تحمل نمی کند…

شیعه ی مولا شدن خوش است

ما شیعه ایم و شیعه ی مولا شدن خوش است

در بین نوکران علی جا شدن خوش است

دریا علی و قطره تمامی کائنات

قطره به قطره راهی دریا شدن خوش است

چه مبارک سحری

چه حال خوشیچه مبارک سحری هست

پیـداست زسـاقــی ز دل ما نظری هست

تــا دورتریننقــطه دلــم اوج گرفته است

یعنی کهمقــرب شده و بـال و پری هست

بانوی خانواده ی توحید

قلم  افتاد روی  نام شما

مِن ومِن کرد و گفت یا زهرا

قلمم ریخت قطره ای جوهر

تا رسیدم به واژه ی مادر

تجلی

دری به سمت حیاط تجلی اش وا کرد

سپس نشست و خودش را کمی تماشا کرد  

 و آن همه عظمت را کمی به نور کشید

و نور را به تجسم کشید و انشا کرد  

ای نخست همیشگی یکتا

ای نخست همیشگی یکتا

آفتاب قدیمی دنیا

سیب سرخ بهشت پیغمبر

یک سبد یاس بر جمال شما

دکمه بازگشت به بالا