حسین رضایی(حیران)

از هر چه توبه کرده ام آقا, گذشت کن
بر این همه توسّلِ بی جا, گذشت کن
حبِّ گناه, مانده بر این, قلبِ عاصِیَم
دارم فقط به دل, غمِ دنیا, گذشت کن

ای رودِ خروشان به لبِ, باغ اقاقی
ای ساحل طوفان زدگان,حضرت ساقی

ایام عزاداریِ مادر شده, برخیز
وقتِ غم و غمخواریِ مادر شده, برخیز

گریه های شب و روزم به ثمر نزدیک است
کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است
دیده ای گریه ی طوفانیِ زهرایت را
یا علی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است

گریه های شب و روزم به ثمر نزدیک است
کن حلالم که دگر وصلِ سحر نزدیک است

دیده ای گریه ی طوفانیِ زهرایت را
یا علی رخصتِ دیدارِ پدر نزدیک است

سائل هر شبت آمد به درت کوه کرم

شب جمعه به عنایات تو محتاج ترم

شب جمعه حرم جدّ غریبت هستی

مادرت آمده و غرق عزا گشته حرم

جمعه ها دل به حریمت سر و سامان گیرد

دردها با خم گیسوی تو درمان گیرد

عطر گلزار جمالت به فضا می پیچد

غصّه از جان بستاند,نفسم جان گیرد

مثل کبوتر محسن ومادر زمین خوردند

با پیکری زخمی, شکسته پر زمین خوردند

در آن هجوم لشگر پست یهودیها

مادر نه, بلکه ,ماسِوَی اللَه بر زمین خوردند

خواهری خوب و با صفاست معصومه

بر برادر چه با وفاست معصومه

من چه گویم به مدحت و وصفش

فاطمی خلق و پر عطاست معصومه

پس از تو ای پدر قدم خمیده

عجب ارثی به زهرایت رسیده

نه تنها قامتم از غم کمان شد

که از هر تار مویم زد سپیده

تا که جان هست گدایم به عطایای حسن
سرمه ی چشم ترم خاک کف پای حسن

مقصد سیر و سلوکم شده کوه کرمش
غرق احسان شده ام در دل دریای حسن

ای شهید زهر ظلم اشقیا
ای تو قبل از مرتضی بابای ما

گو چه دیدی از جفای روزگار
ترک زهرا کرده ای با اضطرار

سیمرغ کوه قافِ خیالم حسین من
گشته شکسته تر, پر وبالم حسین من

طی مسیر هجر تو با جان به سر رسید
چل خان عشق, گشته مدالم حسین من