قرآنِ زینب سوره ات کوتاه تر شد
بابا چرا افطارت امشب مختصر شد
نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد
دختر شدن خیلی برایم درد سر شد
قرآنِ زینب سوره ات کوتاه تر شد
بابا چرا افطارت امشب مختصر شد
نان و نمک خوردی به زخم من نمک خورد
دختر شدن خیلی برایم درد سر شد
خسته از مردمِ دنیاست , چه تنها مانده
چند سالی است که در حادثه ای جا مانده
وقتِ رفتن ز درِ خانه به خود میگوید:
روی “در” , چند نخ از چادرِ زهرا مانده
کعبه وا شد , همه جا بوی خدا پیچیده
آیه ی سوره ی ایمان همه جا پیچیده
بندِ قنداقه نبندید به دستانِ خدا
کور باشند همه شرک پرستانِ خدا
از روزگار قسمت اگر این خرابی است
شُکرِ خدا که تربتِ ما بوترابی است
از بس علی علی زِ لبم چکه می کند
یکسر تمام پیرهنِ من شرابی است
مشهد نجف , مدینه نجف , کربلا نجف
مکه نجف , دمشق نجف , سامرا نجف
هفت آسمان نجف شده عالم نجف شده است
زیباترین پدیده ی ارض و سما : نجف
میکده پر ز می شده ساقی
من بیچاره پشت در ماندم
بین طعنه… میان زخم زبان…
نامتان را به روی لب خواندم
بی تو تاریخ به تاریکیِ شب می ماند
روشنی نقطه بی اصل و نصب می ماند
چشم پوشیدن از نام شما بی خردی ست
بی وجود تو چه فخری به عرب می ماند
به بندگی نرسد بنده ای به پای علی
قلم چه عاجز ولال است در ثنای علی
محب آل علیم خوشم که اثباتِ
حلال زادگی من بود به پای علی
شدم از تو مأجور گفتم علی
زعشق تو باشور گفتم علی
به مُلک سلیمانی ات در نجف
به پای تو چون مور گفتم علی
از میان وصل و هجران سوز هجران بهتر است
درد عشقت پیش ما از هر چه درمان بهتر است
با خودم گفتم چه ارم محضرت دیدم که نه
دست خالی امدن پیش کریمان بهتر است
سرمست از ان شراب تاکم بکنید
ناپاک منم ز باده پاکم بکنید
گر رفتم از این جهان فانی یاران
با نام علی به زیر خاکم بکنید
شاعر:حمید کریمی
خدایا خاطری افسرده دارم
ز کف رفته همهصبر و قرارم
چکد از نوکمژگانم ستاره
شب است و میکنم مه را نظاره