شعر ایینی

ولایت مولا

شکر حق که مادرزاد بندگان یکتاییم
با ولایت مولا ، عبد کوی طاهاییم
افتخار ما این است ما اسیر مولاییم
از ازل گرفتار ساربان زهراییم

یا رقیه

فروغِ‌ هفت‌ آسمان‌ رُقیّه
همایِ‌عرش‌آشیان‌ رُقیّه
مکان گرفتی کنار زهرا
به عرصه ی لامکان‌ رُقیّه

محضر خورشید

نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است

یا رب

یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما
پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما

تنبیه کن که گریه ما را در آوری
جوری بزن بلند شود ناله های ما

آزادم

صید آزادم دلم افتاده در دام علی
مست گشتم چون زدم لب بر لب جام علی

چون کبوتر پر زدم بالا و پست چرخ را
نیست آسایش به غیر از گوشهء بام علی

نسیم رحمت

مثل شکوفه رایحه‌ای دِلفریب داشت*
گُلبرگهای روشنِ او بویِ سیب داشت

چون روز چشمه‌ی دریای نور بود
گُل بود اگر گُلِ زهرای نور بود

حضرت حمزه ع

السلام ای مسلمین و مسلمات

السلام ای مومنین و مومنات

السلام ای رهروان راه دین

السلام ای عاشقان بی قرین

شعر مدح و ولادت حضرت علی اکبر (ع)

سحر آمد کبوتریم همه
اکثراً ناز میخریم همه
عاشقی دردسر کشیدن داشت
غالباً ما گِران سَریم همه

شعر مناجات با امام حسین (ع)

این مَشک های چشم مرا هم پرآب کن
من آمدم ٬ گذشتهٔ دل را سراب کن

جون و حبیب و عابس و مسلم که نه ٬  مرا
خاک کف قدوم غلامت حساب کن

شعر مدح و مرثیه امیرالمومنین (ع)

ذکر علو عالی اعلا بود علی
وجه خدای والی والا بود علی

بیش از همه شناسد اگر راه آسمان
زیباترین نشانه ز بالا بود علی

شعر روضه حضرت زهرا (س)

دائما از بعد پیغمبر اذیت می شوم
خیلی از تنهایی حیدر اذیت می شوم

تا که می بینم کسی جای علی این روزها
بین مردم می رود منبر اذیت می شوم

دکمه بازگشت به بالا