بدیدم جان زهرا را که از جور ستم بی جان
فتاده بر زمین اما همانند قمر تابان
میان گودی مقتل صدای حمد او آید
چه زیبا حالتی دارد به زیر خنجر عریان
فرشید یارمحمدی
بدیدم جان زهرا را که از جور ستم بی جان
فتاده بر زمین اما همانند قمر تابان
میان گودی مقتل صدای حمد او آید
چه زیبا حالتی دارد به زیر خنجر عریان
فرشید یارمحمدی
بلند مرتبه شاهی وپیکرت افتاد
همینکه پیکرت افتاد خواهرت افتاد
تو نیزه خوردی ویک مرتبه زمین خوردی
هزارمرتبه زینب, برابرت افتاد
ای شمر لعین زیر پایت ماه ست
ریحانه ی حضرت رسول الله ست
از سینه اش آن پای نجس را بردار
این پرچم «لا اله الا الله» ست
احسان پرسا
چقدر جوهرت رقیق شده
لبت چاک چاک تیغ شده
چقدر عمق دارد این گودال
که تنت توی خون غریق شده
دارد به سوی تو نظر چشمان مردت
اشک از نگاهت پاک کن با دست سردت
بی شک که دشمن شاد میگردیم با این
ابروی درهم رفته و رخسار زردت
سپاه فتنه برای تو نقشه هـادارد
چقدر کرب و بلا قصه بـلا دارد
نزن تو خیمه در اینجا که لشگر کوفه
نگاه شومُ و عجیبی به خیمه ها دارد
اگر چه ایل و تبار مرا به همراهت…!
برو حسین(ع) که دست خدا به همراهت
دعای حرز لبم را به گردنت بستم
برو حسین(ع) که این بوسه ها به همراهت
کو جامه ی سیاه عزایم محرم است
ابری است وضع حال و هوایم محرم است
نه که فقط همین سه دهه هست ماتمش
والله تمام سال برایم محرم است
چه می بینم از روی تل یا حسین(ع)
بمیرم تو افتاده ای از پا؟! حسین(ع)
به بالا و پائین رورد تیغ ها
چرا در همان یک گوله جا؟! حسین(ع)
امشب فقط مانده برای ما برادر
این دشت فردا می کند غوغا برادر
با من نگو فردا چه خواهد شد که زینب(س)
می ترسد از غمهای این صحرا برادر
شکر خدا که نوبت ماتم به ما رسید
اذن عزای ماه محرم به ما رسید
شکر خدا که چله نشینی گرفته است
کوبیدن سیاهی و پرچم به ما رسید
پهن شد سفره دل ,بوی خدا آمده است
به تن شاه و گدا رخت عزا آمده است
در و دیوار حسینه چرا گریان است ؟
نکند فاطمه در روضه ما آمده است ؟