شعر ماه رمضان

بارالها

امشب گناهِ دل را با آبِ توبه شستم
من با خدای خوبم عهدی دوباره بستم

گفتم که بارالها! من عبدِ رو سیاهم
چون پرده ی حیا را با هر گنه گسستم

ای دل بیچاره

ای دل بیچاره گره وا نشد
پَرسه مزن تا شب احیا نشد
توبه اَت ایدل به وفا بند نیست
عیب ز درگاه خداوند نیست

اشکهایم دوباره

اشکهایم دوباره دانه دانه می‌افتد
مدتی کار من به تو شبانه می‌افتد

سالها فکر معصیت مرا زمینم زد
رحم کن بر کسی که عاجزانه می‌افتد

العفو

می‌شود هر روز جرم و اشتباهم بیشتر

هست اما بخشش تو از گناهم بیشتر

بسکه تن دادم به عصیان و خطا این

روزها دور شد از خانه‌ات اینگونه راهم بیشتر

کاری بکن که رو نزنم بر کسی بیا…

#مناجات_با_خدا

یادت دلیل گریه‌ی پنهانی من است

نامت انیس این دل زندانی من است

نـیمه شب آمدم که نبینی رخ مرا

بـار‌ گناه علت پـنهانی من است

شعر مناجات با خدا

سفره باز است, بیایید, غذا آماده است
هر کجا صحبت توبه است, خدا آماده است

شهر را با خبر از سفره ی احسان سازید
آن کریمی که کشد ناز گدا, آماده است

شعر شب قدر

به امید امده ام خانه خرابم نکنی
همه کردند جوابم تو جوابم نکنی
بار ها آمدم و باز مرا بخشیدی
با کلام برو این بار خطابم نکنی

شعر مناجات با خدا

باگریه آمدم اغفرلی الذنوب
حالا که در زدم اغفرلی الذنوب

رسوایی از من است آقایی از شماست
تو خوب و من بدم اغفرالذنوب

شعر مناجات با خدا

چه بهتر است ببخشم به لطف و احسانم
چگونـه جسـم ضعیـف تو را بسـوزانم؟

اگـر تـو خالـق خـود را خـدا نمـی‌دانی
منم خـدا و تـو را عبـد خویش می‌دانم

من وتنهایی

لذت اشک مناجات ,سحر مشهود است
حال آشفته دل از دیده تر مشهود است

منتی نه زکرم دست زمین خورده بگیر
همه جا سایه لطف تو به سر مشهود است

شعر ماه رمضان

هرکه سوز جگرواشک روانش دادند
برسرکوی مناجات امانش دادند

آنکه گردید نظرکرده صاحب نظران
جلوه حضرت معشوق نشانش دادند

مناجات با امام حسین (ع) در ماه رمضان

با لب خشکیده هردم یاد سقا می کنم
روزه ام را با سلامی بر شما وا می کنم
باصدای ربنا هردم به هنگام وضو
نام زیبای توراآهسته نجوا می کنم

دکمه بازگشت به بالا