شعر مدح امیرالمومنین ع

شعر شب قدر و مدح مولا

تا مگر ختم کند فاطمه راهی به علی
شب قدر است بخوانید الهی به علی

می کند درک پس از سجده خدا را بهتر
هرکسی سجده کند چند صباحی به علی

توسل بر تو

پیغمبران عرش نشین در تحیُرند
بر ساحتِ مقام شما غبطه می خورند

نوح نبی برای مدارایِ سرنوشت
بر بادبان کشتی خود «یاعلی» نوشت

الحوراست

میشود قافیه هربار,به تکرار على
مینویسد قلمم حیدر کرار على
میدهد دست و قلم شعر گوهربار على
میرسد عاقبت این عشق به اجبار على

تیغ تو علی نبود اگر کج

تیغ تو علی نبود اگر کج

می رفت دلم به هر سفر کج

شد فتح دلم به ذوالفقارت

بگرفت کجی ره دگر کج

مست, افتاده ام به دام علی

مست, افتاده ام به دام علی

او امام و منم غلام علی

سال ها خورده ایم نان و نمک

از سر سفره ی طعام علی

ای نگاهت منبع بی انتهای تاک ها

ای نگاهت منبع بی انتهای تاک ها 

ای دلیل سکر بی اندازه ی ادراک ها

جذبه ات کابوس نامردان و ذکر نام تو 

قوّت قلب تمام مردها,  بی باک ها

چیزی به جزنامت برای ماسندنیست

چیزی به جزنامت برای ماسندنیست

جزحرف عاشق هیچ چیزی مستندنیست

این خانه لو رفته ست در جمع گدایان

اینجا کسى که دست خالى میرود نیست

تویی جناب سلیمان و عالمی مورت

تویی جناب سلیمان و عالمی مورت


پیمبران الهی مطیع دستورت


زیادی است زیادی به روی سر آقا


همان سری که نباشد میان آن شورت

روزگارم با غلامى على سر میشود

روزگارم با غلامى على سر میشود

هر که را دیدم على را دیده نوکر میشود

بنده زاده بنده اى دارم که دارد مثل من

چاکرى از چاکران کوى حیدر میشود

علی زیبا ترین نام جهان است

علی زیبا ترین نام جهان است
دلم در بند آن ابرو کمان است
به فکرم روز وشب یاد تو زندست
و نامت ذکر هر روز زبان است

درحدیثی هست از شیر خدا مولا علی

درحدیثی هست از شیر خدا مولا علی

کز شعاع پرتوش نور جهان شد منجلی

گفت ایشان روزی همراه بتول

نازنین ریحانه ی باغ رسول

حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی

حلقه به گوش تو ام ای لقبت لافتی

هرچه بگویی کنم بی چک و چون و چرا

خون دو دیده گواست بر غم حجر تو یار

بهر مداوای دل کن تو شبی رو به ما

دکمه بازگشت به بالا