شعر مذهبی

سیرو سلوک

مجنونم و نگاه لیلی میخوام

خاطره معشوقمو خیلی میخوام

عمریه با غصه دلم عجینه

سیر و سلوک عاشقی همینه

گل معصوم

((به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد ))1

هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد

پدرشکوهی پر از صبر و شکیبایی بود

به پدراین گل معصوم همانند نشد

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند

آیا شود که روزی ما کربلا کنند

ما را که بین روضه به آتش کشیده اند

فردای حشر وارد دوزخ چرا کنند ؟

شورحسینی

تا زنده ایم شور حسینی شعار ماست

این سبک زندگی سند افتخار ماست

ما انتخاب مادر قامت خمیده ایم

فردا بهشت فاطمه در انتظار ماست

صاحب الزمان عج

این اشک ها حضور تو را داد میزند

عطر نگاه تو به خدا داد میزند

اهی کشیده اید که روضه گرفته است؟

تشریف چشم های شما داد میزند

حلال زاده

باید حلال زاده به داییش بره

به دایی کرببلاییش بره

باید که مردونگی یاد بگیرن

باید اجازه ی جهاد بگیرن

امیری حسین ونعم الامیر

گرفته بوی تو را پیکرم تمام تنم

دوچشم و سینه ی من, هر دو دست سینه زنم

برای روضه ی تو زندگی کنم آقا

دلیل زندگی ام, بودنم, نفس زدنم

محرم

مــاه مــحــرم آمـد و وقـت غـم و عزا شده

صحن و سرای دل پر از نسیم کربلا شده

تمام شـهر می شود مـرثیه خوان ماتمت

دوباره روضه های غـم به لطف تو بپا شده

حمدلله

حمدلله صاحب قلبی پریشانم حسین

باز هم بر سفرۀ عشق تو مهمانم حسین

همنوا با خواهرت, تسکین قلب مادرت

هر تپش قلبم نوا دارد حسین جانم حسین

گذشته…

بی تو به این دنیا چه ماتم ها گذشته

آقا هزار و اندی از غم ها گذشته

دیگر توان دوریت بر ما نمانده

آب از سر غم دار آدم ها گذشته

 

دو تا نهال

دو تا نهال دو تا سرو ایستاده شدند

دو خوشه ی نرسیده دو جام باده شدند

مقام زینب کبری ببین که این دو پسر

فقط به خاطر مادر امامزاده شدند

پیراهن سیاه تو

پیراهن سیاه تو من نمیدم به عالمی

دلم میخواد بیام آقا به کربلا محرمی

تا نبینم کربلا تو دل منم خونه حسین

حک شده روی قلب من, أنا مجنون الحسین

دکمه بازگشت به بالا