شعر مقتل سیدالشهداء

چه می بینم از روی تل یا حسین(ع)

چه می بینم از روی تل یا حسین(ع)    

بمیرم تو افتاده ای از پا؟! حسین(ع)    

به بالا و پائین رورد تیغ ها

چرا در همان یک گوله جا؟! حسین(ع)

کوفیان بی وفا

آسمان در نظرت تیره شده چون دود است

تشنگی از لب خشکیده ی تو مشهود است

قطعه قطعه شدنت را همگی خندیدند

کوفیان را ز قدیم عاطفه ها کمبود است

 یاسر مسافر

 

گمان نمی کنم

گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد

تنی که مثله شده در برابرم باشد

بدن بدن کیست این چنین شده است؟

اگر خدای نکرده برادرم باشد …!

مناجات با امام حسین علیه السلام

 در خلوتی عجیب نگاهم غریب بود

 دستم فقط به دامن اَمَّن یُجیب بود

 اَمَّن یُجیب خواندم و یَا مَن یُجیب را

 از دل صدا زدم, که به دردم طبیب بود

از این به بعد از کفنت می شناسمت

از بوی عطر پیرهنت می شناسمت

از اشک های بیوه زنت می شناسمت

از قطره های خون سیاهی که پشت هم

با سرفه می چکد به تنت می شناسمت

دکمه بازگشت به بالا