علیرضا خاکساری

به لطف حضرت حق

به لطف حضرت حق حس معنوی دارم

به شوق خواندنمرثیه مثنوی دارم

شب شهادت و من یاد کاظمین کردم

و اشک مادرسادات را در آوردم

یا علی یا علی علی حیدر

یا علی یا علی علی حیدر

نصّ قرآن سینجلی حیدر

ذکر هر روز من صد و ده بار

مددی والی الولی حیدر

دوبیتی های امیرالمومنین

علی یکتاپرستی بی زوال است

نماد بنده ای نیکو خصال است

بگو با سنی ملعون و منفور

جدایی من و حیدر محال است

ابد والله ما ننسا حسینا

علی گویان عالم , ذوالفقارم

و ای زهرائیان , زهرا تبارم

اگر بارانی ام ابر بهارم

من از روز نخستین گریه دارم

ای راوی تمام مقاتل

 ای راوی تمام مقاتل چه میکنی

در جنگ علیه جبهه ی باطل چه میکنی

سیدتی عالمه ی بی معلمه

در پیشروی مردم جاهل چه میکنی

هاشمی زاده

غصه هارا که میبرم از یاد

میشود خانه ی دلم آباد

واژه در واژه میزنم فریاد

شب میلاد او مبارک باد

مادری غم زده

بچه آهویم که در دام شما افتاده ام

گرچه در بندم ولیکن بنده ای آزاده ام

هر که نقش خویش را در خاکساری دیده است (1)

شاد از آنم خاکسار کوی ” آقازاده ” ام

قرآن ناطق

یک سبد یاس در بغل دارم

آسمانی پر از غزل دارم

بی خودی شاعرم نکردی که

به سرم شور لم یزل دارم

یا علی گفتی و غم آغاز شد

یا علی گفتی و غم آغاز شد(1)

ناگهان قفل زبانم باز شد 

یاعلی گفتی همین اعجاز توست

یاعلی پروانه ی پرواز توست

یاعلی پروانه ی پرواز توست

یا علی گفتی و غم آغاز شد(۱)

ناگهان قفل زبانم باز شد 

یاعلی گفتی همین اعجاز توست

یاعلی پروانه ی پرواز توست

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

ما از می جام عاشقی سرمستیم

بر مرحمت دخت علی دل بستیم

محشر که بیاید همگی میگوییم

ما گریه کنان ام کلثوم هستیم

بسم رب الزهراسلام الله

بهترین فرم غزل هایم برای مادر است

دفتر شعرم مزین از صفای مادر است

در قنوت هر نماز خود دعایم می کند

هرچه دارم در دو عالم از دعای مادر است

دکمه بازگشت به بالا