به بی آبرو اعتنا میکنند
همانها که مس را طلا میکنند
زمینگیر را آسمان میدهند
و با باخته خوب تا میکنند
مناجات با خدا
ای مهربان به این دل من هم نگاه کن
اوضاع عاشقی مرا, روبراه کن
طفل چموش نفس مرا زودتربگیر
با ترکه ی محبت خود سربه راه کن
اگر چه غرق گناهم, فلاتوَدِبْنی
نگشت خرجِ تو آهم, فلاتوَدِبْنی
مریز آبرویم را, مُقّرُبِاالذَّنبی
به جرمِ خویش گواهم, فلاتوَدِبْنی
باز هم بنده ی تو گریه کنان می آید
بر من این دوریِ آقام گران می آید
همه جا جار زدم صاحبمان می آید
ای أجل صبر کن امّید جهان می آید
آمدم دیرآمدم اما به هر حال آمدم
دل شکسته دل پریش و بی پر و بال آمدم
آمدم جبران کنم اما نمیدانم چطور
بس گنهکارکارم خدا آشفته احوال آمدم
مینویسم خدا بحق حسین
یا سریع الرضا بحق حسین
ربنا آتنا بحق حسین
گویم العفو را بحق حسین
خبر آمد رمضان است خدا میبخشد
بی کم وکاست وبی چون وچرامیبخشد
معصیت کارترین باشی اگر با توبه
وسط بزم مناجات و دعا میبخشد
همین که صوت مناجات در فضا پیچید
نسیم بخشش ورحمت به هرسراپیچید
برای بال زدن درب آسمان باز است
دوباره عطرخوشی در دل هوا پیچید
آخرعشـق تو مرا اهل سحــر خواهد کرد
چشمخشکیده ام از مهر تو تر خواهد کرد
بندهءخوب شدن بسته به یک غمزه توست
گوشهچشمت دل ما زیر و زبر خواهد کرد
گوشه چشمی اگر از جانب دلبر برسد
دست من نیز به آن چشمه ی کوثر برسد
اگر از شانه ی من بار گنه بردارید
پای این بنده هم از عرش فراتر برسد
من کیم؟ عبد گنه کار الهی العفو
من کیم؟ بنده ی سربار الهی العفو
منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست
نه که یک مرتبه, بسیار الهی العفو
باز اومدم خدای من
رفیق و آشنای من
مثل همیشه مهربون
بگذر از این خطای من