وحید محمدی

وعده ی عشق

سر وعده ی عشق، با خدا رسیدم
زنده موندم و ماه، رمضونو دیدم

دل بی قرارم، شده باز هوایی
در خونه ی تو، اومدم گدایی

یا ام کلثوم

ای نخل کوثر را ثمر یا ام کلثوم
ای مایه ی فخر بشر یا ام کلثوم

ای دومین زینب، سراپا زینت اب
ای زینت نام پدر یا ام کلثوم

یا رضیع الحسین (ع)

نوشته اند مقاتل که بی هوا خورده
نوشته اند میان سر و صدا خورده

نوشته اند که تیرش خطا نمی رفته
نوشته اند اثر کرده هر کجا خورده

فابک للحسین

مُهر کرده روی قلب ما خدا اسم تو را
از همان اول بلد بودیم ما اسم تو را

هر زمان در کارمان گیر و گره افتاده است
یا ابوفاضل مدد گفتیم یا اسم تو را

مسیر سعادت

من امام هدایتم مردم
من مسیر سعادتم مردم

من دلیل به کل این خلقت
من امام به پاکی و عصمت

الهی و ربی

به خواب غفلت اگر مانده ام سحرها را
ولی صدا زده ای عبد بی سر و پا را

بیا همین شب اول بگو که بخشیدی
بیا همین شب اول قبول کن ما را

آقای من

شکر خدا نعش تو را بی سر ندیدند
زخم سنان بر روی آن پیکر ندیدند

شکر خدا که شیعیان بودند آن روز
مردم تو را بی یار و بی یاور ندیدند

یا موسی ابن جعفر(ع)

شکر خدا نعش تو را بی سر ندیدند
زخم سنان بر روی آن پیکر ندیدند

شکر خدا که شیعیان بودند آن روز
مردم تو را بی یار و بی یاور ندیدند

نادعلی

دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد
بردن نام تو هم حکم عبادت دارد
در مقام تو همین نکته کفایت دارد
که خدا نیز به نام تو ارادت دارد

الهی العفو

من زنده ام اگر چه، ولی زنده نیستم
من بندگی نکرده ام و بنده نیستم

در سایه سار رحمت تو قد کشیده ام
جز با نگاه لطف تو پاینده نیستم

یا ولی الله

چقدر منتظر و بی قرارمانی تو
شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو

حضور گرم تو احساس می شود دائم
همیشه و همه جا در کنارمانی تو

ای محبوب

بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده
تو سر و سامان به این حال پریشانم بده

دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو
درد دادی خب بیا این بار درمانم بده

دکمه بازگشت به بالا