اشعارآیینی

شعر ولادت امام حسن (ع)

سلام ای کریم ابن اصل کرم
سلام ای علی زاده آقا تبار
سلامٌ علیکم حسن جان من
و رحمت به تو حضرت سفره دار

شعر مناجات با خدا

در سحر چشم که گریان بشود خوب تر است
سائلت پاره گریبان بشود خوب تر است

گرچه موسی ست مناجاتی طور تو ولی
گر خدا همدم چوپان بشود خوب تر است

شعر مناجات با امام حسین(ع)

(روضه) دارم من و افطار لبم نان حسین
رزق ماه رمضانم همه احسان حسین

پیش از افطار شنیدم پدرم تشنه که بود
زیر لب گفت فدای لب عطشان حسین

یا سیدی و مولای…

اشکی برای چشم ما گه گاه دادید

ما را میان شهر گریه راه دادید

ما ذره ای بودیم لیکن از عطایی

کوه کرامت را به پرِّ کاه دادید

شعر روضه حضرت زهرا(س)

ای زُهْرَهُ الزَّهرای عالم ! کَلِّمِینِی
بنت رسول الله خاتم ! کَلِّمِینِی
یک بار دیگر باز کن چشمان خود را
من حیدرم -مظلوم عالم – کَلِّمِینِی

شعر روضه حضرت زهرا(س)

روزگاریست که جان بر لبِ خونبار رسید
آه ای مرگ بیا نوبتِ دیدار رسید

زحمتِ خانه شدم بسکه زمین گیر شدم
وقتِ شرمندگی از دخترکی زار رسید

شعر روضه حضرت زهرا(س)

خزان زده به بهار علی و اولادش
یکی نبود , رسد لحظه ای به فریادش
به آسمان نرسیده است , داد و بیدادش
چه آمده به سر زندگی آبادش

شعر روضه حضرت زهرا(س)

قصه ی کوچه ی باریک سرش معلوم است

حرف کوچه که بیاید خطرش معلوم است

خوب پیداست زمین خورده کسی در کوچه

جای زانو زدن رهگذرش معلوم است

شعر مدح امیرالمومنین علی(ع)

دل ما را به دام انداخته با تار گیسویش

هزاران یوسف مصری اسیر حلقه ی مویش

ندیده هیچ چشمی پادشاهی را به این شوکت

ندارد پادشاهی این همه نوکر سر کویش

 

شعر مناجات امام حسین(ع)

ای غبار حرمت تاج سر نوکرها
نوکری ات شده تنها هنر نوکرها

بابی انت و امی یا “اباعبدالله “
ب فدایت همه مادر پدر نوکرها

شعر مناجات امام رضا(ع)

با اینکه می دانست از اول بی وفایم
با اینکه عبدی رو سیاه و بی نوایم

شاه خراسان باز ذره پروری کرد
آقا اجازه داد در صحنش بیایم

شعر ولادت امام رضا (ع)

دست هایش پُر از تمنّا بود
چشم هایش , شبیهِ دریا بود

دست در دستِ مادرش میرفت
به همان جا که اوجِ معنا بود

دکمه بازگشت به بالا