شعر آیینی

زخم فراق

زخم فراق ها همه تعمیر میشود
وقتی دلی به گریه نمک گیر میشود

زائر سرای حضرت زهراست روضه ها
آنجا که شهر دوست به تصویر میشود

امام غریب

تو تنهای تنها امام غریب

تو گریان سقا امام غریب

الهی بمیرم نبینم غمت

فدای تو مولا امام غریب

با غمت می خرم

با غمت می خرم آقا خوشی عالم را

و به عالم ندهم تا به ابد این غم را

چشم بر راه تو و روز نهم هم آمد

قسمتم کرد خدا سینه زدن با هم را

غیبت طولانی

دیدن روی تو آیا هست در اقبال من؟

غیبت طولانیت زیر سر اعمال من

جمعه ها ابر بهاری می شود چشمان من

من یقین دارم خبر داری تو از این حال من

عمو اینــجاها

آمــده دشمن بد مـــست, عمو اینــجاها

چقــدرپاره ی سنگ اسـت, عمو اینجاها

ازچـپ وراست برای تو بلا می آید

چقدر تیرِرهـا هست عمو اینجاها

یار اباعبدا…

آی لشگر منم آن یار اباعبدا…

عاشق و تشنه ی دیدار اباعبدا…

بس که میسوزم و تبدار اباعبدا..

یوسفم لیک خریدار اباعبدا…

سیرو سلوک

مجنونم و نگاه لیلی میخوام

خاطره معشوقمو خیلی میخوام

عمریه با غصه دلم عجینه

سیر و سلوک عاشقی همینه

گل معصوم

((به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد ))1

هرچه کردیم که در خیمه شود بند نشد

پدرشکوهی پر از صبر و شکیبایی بود

به پدراین گل معصوم همانند نشد

صاحب الزمان عج

این اشک ها حضور تو را داد میزند

عطر نگاه تو به خدا داد میزند

اهی کشیده اید که روضه گرفته است؟

تشریف چشم های شما داد میزند

گذشته…

بی تو به این دنیا چه ماتم ها گذشته

آقا هزار و اندی از غم ها گذشته

دیگر توان دوریت بر ما نمانده

آب از سر غم دار آدم ها گذشته

 

خیلی دلم گرفته

خیلی خیلی دلم گرفته از ندیدنت

من زنده ام فقط برای اینکه ببینمت

تو هستی امیدی برای زنده ماندنم

خدا کند زنده بمانم تا ببینمت

غلام توایم

هرکه را آسمانی اش کردند

در نگاه تو فانی اش کردند

که عطر و بوی تو داشت

غرقِ در مهربانی اش کردند

دکمه بازگشت به بالا