شعر آیینی

یا کریم

این یا کریم مثل همه یا کریم ها

در فکر بام توست به رسم قدیم ها

من زار خاک ری چو حسین بکربلا

زائر شود هر آن که بر عبدالعظیم ها

یکی یکی

حل میشوند با تو مسائل یکی یکی

پیچ و خم تمام منازل یکی یکی

آغاز عشق”حب” و سرانجام آن “جنون”…

طی میشوند با تو مراحل یکی یکی

غرق معاصی هستم و دیدن ندارم

جز آه حرفی در خور گفتن ندارم

جز آه حرفی هست اما من ندارم

چون طفل بازیگوش, عصیانگر, گرسنه

راهی به خانه غیر برگشتن ندارم

پیش چشم خدا

شب شد و در محیط تاریکی

با زبان دعا سخن گفتم

سر به زیر و شکسته و تنها

پیش چشم خدا سخن گفتم

متهم

بچه گی کرده ام, پشیمانم

من ندانسته شیطنت کردم

بغلم کن دوباره مثل قدیم

رو نگردان زمن, غلط کردم

مناجات بوی یار

عطر سحر نسیم مناجات بوی یار

حال دعا حریم ملاقات روی یار

مَحرم شدن به خلوتِ خوبان فراهم است

بزم ضیافت است و رسیدن به کوی یار

باز تنها میرود …

باز تنها میرود / در میان کوچه ها با یاد زهرا میرود

بر لبش یا فاطمه / ذکر تسبیح علی تا عرش اعلی میرود

بعد سی سال او هنوز /  با دلی پر سوی نخلستان غم ها میرود

خسته شدم

من از این  نفس از این بی سرپا خسته شدم

خودم ازدست خودم آه خدا خسته شدم

 اینکه هر روز بیایم تو مرا عفو کنی

بروم باز خطا پشت خطا خسته شدم

آقا کجایی

من گم شدم,پیدا ترین پیدا کجایی

ای معنیِ معنا ترین معنا کجایی

ای افتاب روشن شب های سردم

محبوب من,اقا ترین اقا کجایی

استغفار

اینجا کریمی هست که بسیار می بخشد
لب وا نکردی تا کنی اقرار می بخشد
تاثیر استغفار اوج باور عبد است
قبل از گنه کردن تو را غفار می بخشد

بخوانید فقط

نام ما را ننویسید, بخوانید فقط

سر این سفره گدا را بنشانید فقط

آمدم در بزنم, در نزنم می میرم

من اگر در زدم این بار نرانید فقط

در فراق غم تو

در فراق غم تو این غم بسیار , کم است

ندبه کم نیست ولی طالب دیدار کم است

رمضان آمده و یاد خدا افتادیم

شکر یک ماهه بر این خالق ستار کم است

دکمه بازگشت به بالا