وقتی گناهکار , خطا رفت , راه را
هرگز گمان نداشت نبخشی گناه را
فریاد یا کریم از این نفسِ پر فریب
بس , سوء ظن دمید منِ رو سیاه را
وقتی گناهکار , خطا رفت , راه را
هرگز گمان نداشت نبخشی گناه را
فریاد یا کریم از این نفسِ پر فریب
بس , سوء ظن دمید منِ رو سیاه را
اگر چه صفحه ی اعمال من سیه رنگ است
دلم برای تو یا صاحب الزمان تنگ است
ز لطف کن نظری ای کریم بر حالم
کجا مجالست با گدا تو را ننگ است
کربلا آیینه ی تصویرِ ذاتِ کبریاست
روی عالم روشن از خونِ حسینِ سرجداست
کربلا تصویری از زیبایی و شیدایی است
آنچه بینی در نگاهش جلوه ی روی خداست
خدا کند کسی از تو مرا جدا نکند
من و جدایی از لطف تو! خدا نکند
به اعتبار تو بر من خدا نظر دارد
بدون واسطه یک ذره اعتنا نکند
رکاب کشور ما راتویی نگین بانو
نوشته اند تورا کوثر زمین بانو
سایل صبح حریمت همیشه بهجت بود
تویی خدیجهٔ امروزِ مومنین بانو
چشم دلم به سمت حرم باز میشود
با یک سلام صبح من آغاز میشود
پر میکشد دلم به هوای طواف تو
وقتی که لحظه, لحظهٔ پرواز میشود
این بار اول نیست آتش زد حرم را
سوزاند دشمن باز بیتی محترم را
آتش زدن از خانه مادر شروع شد
فرعون امت سوزاند اول آن حرم را
تشنهی زمزمهام کاش به زمزم برسم
میوهی کالم و ای کاش که من هم برسم
فاطمه چشم به راه هست سیاهی بزنم
ای اجل صبر نما تا به مُحَرم برسم
بنام نون و قلم دست من قلم دادی
دم تو گرم که براین شکسته دم دادی
زیاد از سر من بود هرچه کم دادی
هرآنچه بود!به تو تا که رو زدم دادی
به شعر دوری تو چشم خون دوات من است
دوای دوری صحنت فقط برات من است
حرم ندیده نه, آنکس که دیده میداند
شب زیارت کوی ات شب وفات من است
باز هم سوخته انگار در این کوچه
نمکی خورده به زخم جگر این کوچه
من از این کوچه از این راه بدم می آید
بس که شوم است همیشه خبر این کوچه
پس از سلام و ادب نزد خالق زهرا
مرا صدا بزنید از خلائق زهرا
کمال بندگی ام خدمت به فاطمه است
خدا کند بشوم عبد لایق زهرا