بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کُن از چهرهات شبِ ما را
“من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند”
که بی حرم چه کُنَم غصههای فردا را
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کُن از چهرهات شبِ ما را
“من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند”
که بی حرم چه کُنَم غصههای فردا را
ای میهمان بی بدن ای سر خوش آمدی
از بزم این جماعت مهمان کش آمدی
دیریست وا نگشته به این دیر پای غیر
تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر