پرونده ام شده است پر از اشتباه, آه
شرمنده ام از این سر و روی سیاه, آه
حمد شفا برام بخوانید نیمه شب
دل مرده ام ازین همه کوه گناه, آه
پرونده ام شده است پر از اشتباه, آه
شرمنده ام از این سر و روی سیاه, آه
حمد شفا برام بخوانید نیمه شب
دل مرده ام ازین همه کوه گناه, آه
دخترم, ارثیه ی غربت مادر مال تو
پر کشیدن مال من, این دو سه تا پر مال تو
داغ من مال علی, داغ علی هم مال من
حسنین و غم این دو تا برادر مال تو
یک و ماه و نیمه گوشه ی خونه
افتادی و بی حال و بی جونی
هرشب نگاهت با دلم میگه:
دلخوش نباشم , که تو می مونی
چشم هایت به آسمان باز و
در سکوتت هزارتا حرف است
لااقل ناله اى بزن خانم
جمله نه…آهِ تو دوتا حرف است…
باغنچه شکست شاخه ی طوبی را
میخواست عزادار کند دنیا را
میرفت که بشکند میان کوچه
پیش همه حرمت ذوی القربی را
مـثلِ ابرِ بهار می بارم
در عزایِ نگار می بارم
نَفَسم بـَند آمده نفسم
شده ام بی قرار می بارم
یا قادر و یا قاهر و یا من هو الهو
دیگر رسیده صبر صدیقه به یک مو
شب ها فقط ذکرش شده عجل وفاتی
این روزها که درد بسته خنجر از رو
شالِ مشکـیِ غمِ تو به گدا قیمت داد
اشکِ روضه به غلامانِ تو حیثیت داد
مادرِ کـرب و بلا… مادرِ گریه… وَالله
فاطمـیه به حرم حُرمت و حُـرِّیت داد
قلبم بدون بودن تو
یک لحظه آرامش نداره
دنیا با من از وقتی رفتی
دیگه سر سازش نداره
ای مسیحا نفسم از چه بریده نفست
رفتی و زود برآرورده شد آخر هوست
با پرزخم چگونه تو شکستی قفست
زتو شرمنده نشد تاکه شوم دادرست
هر نقطه ز آیه های کوثر میسوخت
دروازه ی وحیِ حیِّ اکبر میسوخت
از خانه ی وحی شعله بالا میرفت
جبریل میان شعله ی در میسوخت
چنان بخشیده حق بر فاطمه نام عزیزش را
که حتی برده بالا عزتش شأن کنیزش را
بساط فیض عالم بر رضای فاطمه بند است
مقرب می کند زهرای اطهر مستفیضش را