باید برای مثل تو گریانمان کنند
هم صبح هم غروب پریشانمان کنند
باید برای مثل تو ابربهار شد
باید برای مثل تو بارانمان کنند
باید برای مثل تو گریانمان کنند
هم صبح هم غروب پریشانمان کنند
باید برای مثل تو ابربهار شد
باید برای مثل تو بارانمان کنند
پای هر روضه دلم یکسره غم میگیرد
بارش ابر به چشمان ترم میگیرد
دل من سخت هوایی است, میان روضه
شوق پرواز به اطراف حرم میگیرد
هرکس که باضریح هم آغوش میشود
ازخاطرش بهــــشت فراموش میشود
گریه کنان داغ حسین را به روز حشر
دوزخ نمی برند که خامــــوش میشود
در کوچه ها سگی چو در خانه ا ی رود
از صاحبان خانه به سگ لقمه ای رسد
امشب که آمدم به در خانه ات حسین
زوزه کشان زنم درمیخانه ات حسین
شب نشینی چه قـدر بیـن دو گنبـد زیباست
در جــــوار حــــرم آل مـحـمــد (ص) زیباست
یک طرف حضـرت شـاه و طرفی حضـرت مـاه
گـردش دیــده و ســر هـر دو مجـدد زیباست
راضى مشو که رانده از اینجا کنى مرا
خواهى مگر که از سر خود وا کنى مرا
کوشش مکن به دورى خود عادتم دهى
دارم امید حلّ معما کنى مرا
بنویسید مرا بی سر و سامان حسین
جگری سوخته و پاره گریبان حسین
پای شش گوشه گدا را بنشانید و سپس
بنگارید مرا دست به دامان حسین
لبریز اشک و آهم و دل تنگ روضه ها
دل تنگ پادشاهم و دل تنگ روضه ها
تاثیر گریه های عقیله است بی گمان
وقتی که سربراهم و دل تنگ روضه ها
ای سایه ات فتاده به روی سرم حسین
معنای واقعی اصول الکرم حسین
یک یاحسین گفتم و دیدم غمی نماند
تسکین دردهای دل مضطرم حسین
ای چشم هایت مرهم دلها , پیش تو باید خون جگر آمد
شد درد هایش کمتر از پیشش , هرکس که پیشت بیشتر آمد
ای صورت ماه تو گندم گون , ای مژه های چشم تو پر خون
ای عاشقت مجنون تر از مجنون , صبر من بیچاره سر آمد
دلم قرار نمی گیرد از فغان بی تو
سپند وار زکف داده ام عنان بی تو
ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ
زجام عشق لبی تر نکرد جان بی تو
نفس بده که نفس پای این علم بزنم
نفس بده که فقط از حسین دم بزنم
سرم فدای قدم هات آرزو دارم
که سرنوشت خودم را به خون رقم بزنم