چقدر جوهرت رقیق شده
لبت چاک چاک تیغ شده
چقدر عمق دارد این گودال
که تنت توی خون غریق شده
چقدر جوهرت رقیق شده
لبت چاک چاک تیغ شده
چقدر عمق دارد این گودال
که تنت توی خون غریق شده
چه می بینم از روی تل یا حسین(ع)
بمیرم تو افتاده ای از پا؟! حسین(ع)
به بالا و پائین رورد تیغ ها
چرا در همان یک گوله جا؟! حسین(ع)
آسمان در نظرت تیره شده چون دود است
تشنگی از لب خشکیده ی تو مشهود است
قطعه قطعه شدنت را همگی خندیدند
کوفیان را ز قدیم عاطفه ها کمبود است
یاسر مسافر
گمان نمی کنم این روح پیکرم باشد
تنی که مثله شده در برابرم باشد
بدن بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد …!
در خلوتی عجیب نگاهم غریب بود
دستم فقط به دامن اَمَّن یُجیب بود
اَمَّن یُجیب خواندم و یَا مَن یُجیب را
از دل صدا زدم, که به دردم طبیب بود
از بوی عطر پیرهنت می شناسمت
از اشک های بیوه زنت می شناسمت
از قطره های خون سیاهی که پشت هم
با سرفه می چکد به تنت می شناسمت