محسن عرب خالقی

بلند شو مادر

شب تولد زینب بلند شو مادر
به جان دخترت امشب بلند شو مادر

شب تولد زینب دعای مرگ مکن
بیاو خانه مهیا برای مرگ مکن

شب تولد زینب بخند مادر جان
دو پلک زخمی خود را مبند مادر جان

شب تولد زینب نفس بکش مادر
بیا ز دست اجل دست پس بکش مادر

شب تولد من مثل شمع میسوزی
به جای طفل به تابوت چشم می دوزی

فدای آنهمه احساس مادرانه تو
شب تولد زینب کجاست شانه تو

شب تولد من تیر می کشد پهلوت
شب تولد من درد می کند بازوت

شب تولد من دست من کفن دادی
به جای هدیه به من کهنه پیرهن دادی

محسن عرب خالقی

آقای من

ای که جز نامت ندارد حسن مطلع کارها
ختم شد با مُهر مِهر تو همه طومارها

در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها

تیغ اشک

با تیغ اشک بر همه میتازم ای پدر
من با غم تو هیچ نمی سازم ای پدر

این مدتی که مانده به پایان عمر من
باید به گریه بر تو بپردازم ای پدر

شیر آفرین

ای دلت بند امیر المومنین
رشته های چادرت حبل المتین
مادر ماهی و خورشید زمین
ای کنیز فاطمه ام البنین

کم برایت شعر گفتیم

گرچه عمری بر در این خانه زحمت میکشیم
کم برایت شعر گفتیم و خجالت میکشیم

دیگران نقاشی موهن برایت میکشند
ما فقط در کنج عزلت آه حسرت می کشیم

علی ولی الله

ندیده غیر خدا اول زمانش را
نرفته غیر نبی اوج آسمانش را
سری نمانده که از وصف او نرفته ز هوش
نمانده گوش که نشنیده داستانش را

می خواست

بر جان خانه کینه ای شعله ور افتاد

آنقدر زد آنقدر زد آخر در افتاد

ای کاش می چرخید از لولا در, اما

در وا نشد افتاد, روی مادر افتاد

جان نمانده

نه اینکه بهر دفاع تو جان نمانده مرا
برای دادن جان هم توان نمانده مرا

نفس کشیدن من نیست غیر جان کندن
ببخش جان جهانم که جان نمانده مرا

هیزم کش دوزخ

یک روز مسجد را بسوزاند
یک روز منبر را بسوزاند
با انحراف از راه حق آخر
نیمی ز محشر را بسوزاند

أشهد أن علیً ولی اللهِ

ای که جز خانه تو خلوت ما نیست که نیست
هر چه گشتیم دراین میکده جا نیست که نیست
من که جز نام تو نامی نشنیدم بی شک
جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست

خالی مکن دور و برم را

با رفتنت خالی مکن دور و برم را
پاشیده تر از این مگردان لشگرم را
ای نیمه ی مجروح من ای کاشبا تو
در خاک بگذارند نیم دیگرم را

باید بنویسم زینب

جرم من را ننویسید که ساغر زده ام
بنویسید که امشب دو برابر زده ام
مست بودم که چنین باده مکرر زده ام
گرچه یک بار فقط میکده را در زده ام

دکمه بازگشت به بالا