گل های بهاری همه غبطه به تو دارند
در حسرت رویت همه گل های بهارند
آرامش رخساره ی تو رشک نسیم است
گل ها به جز از روی تو آرام ندارند
گل های بهاری همه غبطه به تو دارند
در حسرت رویت همه گل های بهارند
آرامش رخساره ی تو رشک نسیم است
گل ها به جز از روی تو آرام ندارند
در کنج آشیانه , تنها کبوتری بود
در دل به یاد داغِ , گل های پرپری بود
بال و پرش شکسته , از کینه های صیاد
خود منتظر که گردد , از بند غصه آزاد
هر کسی با سر زلف تو قراری دارد
همه ایام دلش حال بهاری دارد
آن که دل کنده ز دنیا و تعلق هایش
مثل تو دلبر و دلدار و نگاری دارد
مسافر دیار ری , ز حلقه ی بلا منم
آن که بود زیارتش , شبیه کربلا منم
من از تبار عترتم , ز خاندان عصمتم
کشته ی جام محنتم , همسفر بلا منم
دارم امید پای قدوم تو جان دهم
بهر تو یار عاشقی ام را نشان دهم
سودی نشد از آن همه دلدادگی به غیر
دیگر در این زمینه نخواهم زیان دهم
ای کرامت جرعه نوش هل اتایت یا علی
ای جوانمردی رهین لا فتایت یا علی
شرح احسانت به مسکین و یتیم و بر اسیر
قدسیان را کرده مات هل اتایت یا علی
من از دنیا به جز عشقت متاعی را نمی خواهم
من از گل ها به جز عشق گل زهرا نمی خواهم
هوای دیدن کوه و در و دریا ندارم من
به دریای غمت غرقم دگر دریا نمی خواهم
ذکر علو عالی اعلا بود علی
وجه خدای والی والا بود علی
بیش از همه شناسد اگر راه آسمان
زیباترین نشانه ز بالا بود علی