مدح و مرثیه حضرت زهرا س

شعله ها

جایی که اعتبار گدا فرق میکند
حتماً اصول جود و سخا فرق میکند

در خانه ی محقٌر زهرای مرضیه
با آفتابْ…نوعِ عطا فرق میکند

اُمِّ ابیهاست فاطمه

زهرا برای حضرت حق آفریده شد
پیش از وجودِ خلقِ خداوند دیده شد

سیب بهشت, آمدنش را بهانه بود
روحش به احمد از نفس حق دمیده شد

ماه پیغمبر

باز هم فصل روضه‌ها آمد
بانگ حی علی‌العزا آمد
نام زهرا که بین ما آمد
حال ما بین روضه جا آمد

پرم پر پر شده

منم زهرا همان که از سوی حق کوثر آوردم
سُروری بی بدل در خانه‌ی پیغمبر آوردم

علی جان از سوی جنت به عشقت آمدم دنیا
خودت گفتی برایت روزگاری دیگر آوردم

یاسِ سپید

یک ذره از لطافت تو صد بهار شد
هر قطره از وضوی تو یک چشمه‌سار شد

از طرزِ راه رفتن تو واژه ساختند
یک واژه مثل کوه , که اسمش “وقار” شد

هو یاعلی

چون تار پود خلوت شبهای او گسست
وقتی کمر به خدمت مولود کعبه بست
وقتی دلش ز غربت شیرخداشکست
سجاده پهن کرد و به دستش قلم نشست

وقتی نبی نمـوده مکــرر سلامتـان

وقتی نبی نمـوده مکــرر سلامتـان

واجب شده ست بر همگان احترامتان

از این سر مدینه و تا  سـوی دیگرش

ریزه خورنـد بر سـر خـوان طعامتان

ای حضرت حوریه ای روح معانی

ای حضرت حوریه ای روح معانی

ای خاستگاه جلوه های لن ترانی

حالا نمیشد باز پیش ما بمانی؟

ما را مبرّا کن از این دل نگرانی

با سینه ی شکسته علی را صدا مکن

اینگونه پیشِ من کـفنت را سوا مکن

هفتاد و پنج روز ز من رو گرفته ای

امروز را بیا و از این کارها مکن

غلامان

ما هرچه از شما بنویسیم ابتر است

شان شما رفیع و مقام تو کوثر است

وصف تو در سخن بخدا غیر ممکن است

خاک رهت ز جنت و فردوس هم سر است

دکمه بازگشت به بالا