شعر ولادت اميرالمومنين (ع)

نگار من

با نگاهِ تو محال است که «مشکل» باشد
عشق «آسان» شده تا لذّتِ کامل باشد

هدف از خلقتِ پر برکتِ تو یعنی دین؛
مصلحت نیست که با غیر تو کامل باشد

دست خدا

مگر که باز رُخت از پسِ نقاب در آمد؟
و یا که‌ صبح‌ دمیدست و آفتاب در آمد؟

همین که‌ خَلْقِ دو ‌چشمت تمام گشت خدا گفت :
مبارک است ، مبارک ، چه ‌خوب از آب در آمد

مخزن الأسرار

یاٰ مَنْ اَرْجوُهُ لِکـُلِّ خَیر معنا می شود
یا علی می گویم و خیرات پیدا می شود
با تو باشم بابِ خوبی و کرم واٰ می شود
شاملِ حالم دعایِ نابِ زهرا می شود

صبح ازل

رسید و با حضور خویش دنیا را مزین کرد
جواب «لن ترانی» را به دنیا آمد و«لن»کرد

میان چاردیواری کعبه آمد و آن گاه؛
برای اهل معنا چارچوبش را معین کرد

خداي عشق

قدم نهاده به دنیا ستون خانهء کعبه
خدای عشق رسید از درون خانهء کعبه

درید پیرهن و‌ هو کشید و قهقهه سر داد
خدا خودش شده مات از جنون خانهء کعبه

مطلع قرآن

جایی که حُسن مَطلع قرآن ما علی ست
در شرع من شروع سخن ذکر یاعلی‌ست

هر چند ذات عزّ و جل نیست دیدنی‌
وقتی بنا شود به تجسّم ؛ خدا علی‌ست

يا علي مدد

بهترین زمزمه ی ارض و سما یا علی است
رابطِ ما و خدا ..در همه جا یا علی است

چه غم از سیلِ حوادث ،چه غم از درد و بلا
چاره ی کار به هر درد و بلا یا علی است

ولي الله

دفتر وصف تو یک عمر روایت دارد
بردن نام تو هم حکم عبادت دارد
در مقام تو همین نکته کفایت دارد
که خدا نیز به نام تو ارادت دارد

پناه نوكرها

رزق ما را علی عطا کرده
سنگِ‌ما را علی طلا کرده
او شِفا داده است دلها را
دردها را علی دوا کرده

قصه ي عشق

قصه ی این عشق را میثم روایت می کند
قصه ها را بیشتر عاشق حکایت می کند

گر چه زهرا بر امامان هم امامت داشته
شأن حیدر را ببین، بر او امامت می کند

صبح خلقت

صبح خلقت که خدا حضرت آدم را ساخت
دمِ در بود مسیحا که علی دم را ساخت

اولین روز علی بود و نبی بود و خدا
دومین روز علی قبله‌ی عالم را ساخت

شاه نجف

طاووس ، از پَرهای فضلت مات گشته
آقایی‌ات بر خوب و بد ، اثبات گشته

آن دم که با ذکر تو عطرآگین شود ذهن
بر عاشقانت ، بهترین میقات گشته

دکمه بازگشت به بالا