از ازل بر همه این نکته مشخص باشد
عشق از یمن وجود تو مقدس باشد
با تو جمع عدد عشق مخمس باشد
تو همه عشقی و عشق تو مرا بس باشد
از ازل بر همه این نکته مشخص باشد
عشق از یمن وجود تو مقدس باشد
با تو جمع عدد عشق مخمس باشد
تو همه عشقی و عشق تو مرا بس باشد
عاشقیم عاشق یک جرعه شرابیم همه
سر کیفیم و پىِ باده ى نابیم همه
اهل عشقیم خرابیم خرابیم همه
مست مستیم ولى عین ثوابیم همه
از ره رسیده سومین نور ولایت
شمس جهان آرا و مصباح هدایت
چشم و چراغ خانه ی مولاست این نور
حُبّش بود شرط قبولی عبادت
اگر پنج نوبت اذانم علی است
اگر خاکم و آسمانم علی است
اگر قبلهی آستانم علی است
اگر روز و شب بر زبانم علی است
غیر از تو را زبان من املا نمی کند
جزگفتن از تو را قلم انشا نمی کند
شاعر تو را نوشته و حاشا نمی کند
جز در سرودن از تو زبان وا نمی کند
خبر پیچیده در عالم که درّ ناب می آید
نگین پنجم ِ آل کسا؛ ارباب می آید
در آغوشش گرفته فاطمه، یکریز پیغمبر-
برای بوسه بر لبهای او بیتاب می آید
ای دل زمان هجر به پایان رسیده است
دور وصال حضرت جانان رسیده است
گُل کرده طبع طوطی اشعار من که باز
فیض جمال گُل به گُلستان رسیده است
شِش ماهه آمد زودتر از وقتِ موعودش
هرآنچه باید داشـــت را نوزاد شامِل بود
شش ماهه آمد و همه با چشمِ خود دیدند
شــعبان از آن آغاز هم یک ماهِ کامِل بود
مارا نوشتند از ازل دیوانه ى عشق
دیوانه ها جمع اند گرد خانه ى عشق
درمان نداردعشق جز پیمانه ى عشق
پرواز کردم با جنون تا لانه ى عشق
مژده ای ناب تر از ناب به دنیا دادند
خبر از آمدن لیلی دل ها دادند
چه مبارک سحری گشت و چه فرخنده شبی
رحمت واسعه را هدیه به زهرا دادند
اشک عاشق گاه با لبخند توام میشود
تا جنون با ذره ای از عشق درهم میشود
تا تلالو میکند بر گونه اشک عاشقی
نزد معشوق عهدمان انگار محکم میشود
ای قبلهیِ عوالمِ بالا حسین جان
ای شُعله شُعله آتشِ دلها حسین جان
حٰا سین و یا و نونِ خدا , یاحسین جان
ماییم و هر نفس نفسِ ما حسین جان