بهانه شدکه دوباره گدای تو بشویم
خداکند که همیشه برای تو بشویم
تمام هستی خود را دهیم جادارد
که زائر حرم باصفای تو بشویم
بهانه شدکه دوباره گدای تو بشویم
خداکند که همیشه برای تو بشویم
تمام هستی خود را دهیم جادارد
که زائر حرم باصفای تو بشویم
مردی از جنس عشق ,جنس بلور
مردی از تیره ازسلاله ی نور
مردی از جنس خاکعاشورا
تک سوار قصیده هایوفا
رسید ماه قبلیه ز هر چه بالادست
نگاه ها همه حیران به رویش افتادست
عزیز مصر بداند جمال زیبا را
خدا ز مبدأ خلقت فقط به او دادست
از درد نگوئید که درمان آمد
سردار سپاهیان قرآن آمد
بیهوده در خانه ی بیگانه نزن
با ما سخن از شمعیُّ و پروانه نزن