بی نیاز از تمام دنیاییم
مستمند نگاه زهراییم
عزت جاودانه می خواهیم
رحمت مادرانه می خواهیم
شعر ولادت حضرت زهرا (س)
ای آفتاب و ماه نوری از گلوبندت
دل از ملائک میبرد هربار لبخندت
ای با تبسم گرد غم از آسمان برده
ای نه فلک هم حسرت گهواره ات خورده
آسِمان چه؛مُعَطَّر است امشب،
غَرقِ در خنده اَختر است امشب،
بی گمان محضِ خاطرکوثر
دل خوشی صد برابر است امشب،
حدیثی نقل باید کرد از لولاک بالاتر
که نورش لیله ی قدر است و از ادراک بالاتر
طهورای وجودش قبل از این عالم زبانزد شد
طلوع نور او سوغاتی معراج احمد شد
روز خوش ولادت زهرای مرضیه
هرسال خانه ی یل خیبر بساط بود
اهل کسا که عالم و آدم فدایشان
سر تا به پایشان همه غرق نشاط بود
وسع کم داشته را لطف فراوان باید
از عطش سوخته را رحمت باران باید
تا به اوج کرم دست کریمان برسیم..
سیر در معرفت سوره ی انسان باید
با لحن عاشقانه و زیبا خطاب کن
کوثر بخوان و أمّ أبیها خطاب کن
نام قشنگ مادرمان را به احترام
با نغمه ای ملیح و خوش آوا خطاب کن
شُکوه خلقت نوری او زبانزد شد
در آسمانِ علی زهره ی محمد شد
قلم کشید به تقدیر شوم باورها
عزیز قلب پدرها شدند دخترها
به صورت آدم است و خلق و خویی چون ملک دارد
کسی که دست در چرخاندن چرخ فلک دارد
خدا از شادی او شاد و از خشمش غضبناک است
خدا از جنس خود روی زمین سنگ محک دارد
هزاران سال نوری قبلِ خلقت خلق شد زهرا
هزاران سال قبل از مریم و آسیه و حوّا
نفهمیدیم انسان است یا انسیه الحورا
علی شد “باءِ” بسم اللهُ و زهرا “نونِ” اعطینا
کویریم و بی تاب باران زهرا
فقیریم و محتاج چشمان زهرا
بگویید ما را گدایان زهرا
بخوانید یکتا پرستان زهرا
عشاق نوع مردنشان جوردیگری است
برعشق دل سپردنشان جوردیگری است
بعداز ممات جانب معشوق می روند
یعنی بهشت بردنشان جور دیگری است