به نام نور، به نام مطهّر زهرا
برای عرض ارادت به ساحت دریا
نشستهام بنویسم به نام مادر، تا
خدا مرا بنویسد به پای نام شما
شعر ولادت حضرت زهرا (س)
اى بلند اختر که ناموس خداى اکبرى
عقلِ کل را دخترى و علمِ کل را همسرى
زینت عرش خدا پرورده دامان توست
یازده خورشید چرخ معرفت را مادرى
زﻫﯽ ﮐﻮی ﮐﺴﯽ ﮐﺰ ﺧﻮن ﺑﻮد آب ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﺶ
ز ﺳﺮﻫﺎی ﻋﺰﯾﺰان ﭼﯿﺪه ﮔﻠﺪان ﮔﺮد ﻣﯿﺪاﻧﺶ
ﺑﻪ ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻣﯽﺷﻮد ﻣُﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻠﻮه
ﺗﺸﺮفﻫﺎی آﺋﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﻦ ﺷﺒﻨﻤﺴﺘﺎﻧﺶ
از نجف آمدهام از نجف آبادِ علی
تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی
من و ایوانِ علی پنجره فولادِ علی
که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی
خلقت برای دیدن او ناصبور بود
می آمد آنکه علت ایجاد نور بود
دخت شعیب و مریم و سارا که آمدند
جمع زنان به خدمت مرضیه جور بود
السلام ای مادرِ شاهِ شهیدان السلام
السلام ای کوثرِ جاریِ قرآن السلام
السلام ای اشرفِ زنهای عالم فاطمه(س)
ای زلالِ قطره های نابِ باران السلام
زهرا اگر به صورت کامل بیان شود
زیر و زبر تمام زمین و زمان شود
گرچه خودش به پای علی پیر شد ولی
یک جلوه اش بس است که عالم جوان شود
اگر که ماهِ دلآرا بخوانمش ظلم است
اگر طراوتِ باران بگویمش بیجاست
اگر هوایِ بهاران بخوانمش غلط است
خطاست اینکه بگویم وسعت او دریاست
خدا از عرش، نازل کرد، رودِ کوثر خود را
همینکه دید، کام تشنهی پیغمبر خود را
قیامت آمده؛ قبل از قیامِ صورِ اسرافیل
خدا رو کرده از آغازِ خلقت محشر خود را
خدیجه می چشد امروز طعم مادری ات
محمدست وغرورش به ناز و دلبریی ات
تو آن زنی که خدا بر تو افتخار کند
به جز علی نبود کس برای همسری ات
به نام نور، به نام مطهّر زهرا
برای عرض ارادت به ساحت دریا
نشستهام بنویسم به نام مادر، تا
خدا مرا بنویسد به پای نام شما
شهر پر از شعشعه ی نور شد
کوچه پر از همهمه و شور شد
خانه پیغمبر ما طور شد
تجلّی خدای موسا رسید