شعر مدح و مناجات امام رضا (ع)

گنبد طلا و گنبد سلطان کربلا

یک گوشه حیاط طبرسی نشسته ام

بی ذکر حق و یاهویم اینجا نمیشود

زل میزنم به گنبد و هی پارس میکنم

آقا مگر که ضامن سگها نمیشود

من کلب آستان توام یا علی مدد *

این جمله جز به درگهتان جا نمیشود

هر شب کبوترانه فقط پرسه میزنم

اینجا بدون روضه مصفا نمیشود

هر صحن و,حوض و,جوشش فواره های آب

بی ذکر مشک پاره سقا نمیشود

ای چرم پاره پاره قرارت کجاست مشک

حیسیتم …بدون تو اصلا… نمیشود

یک جرعه محض خاطر شش ماهه حفظ کن

بی معرفت مقابل مولا نمشود

من دست خالی و همه خیمه منتظر

این تن بدون ابرو بر پا…نمیشود

آقا حکایت از تو و صحنت کجا کشید

این دل بدون گریه که شیدا نمیشود

گنبد طلا و گنبد سلطان کربلا

گویا که زخم کهنه مداوا نمیشود

 

مهدی مومنی
 

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا