شعر ولادت حضرت علی اصغر (ع)

انگور حسین

عرشیان باب حوائج که خطابش کرند

فرشیان جای ابا الفضل حسابش کردند

داشت کم کم به تکان های عمو می خوابید

ناگهان هروله کردند و خرابش کردند

همنشین باده و پیمانه

امشب از عشق تو من دیوانه ام

همنشین باده و پیمانه ام

ساقی امشب داده جام و باده ام

بر امیری عاشق و دلداده ام

شوق شیدایی

کهکشان داشت شوق شیدایی

چهشبی شد شبی تماشایی

بویکوثر گرفت ساغر و گشت

حالتمستی ام طهورایی

پای گهواره

همیشه جای رقیه ست پای گهواره

و طفل را به بغل گاه جای گهواره …

شروع میشود اینسان صدای گهواره :

بیاورید علی را برای گهواره

فاتح قلب حسین

تا دولب با مدح طفل این حرم وا می شود

آسمان با احترامش تا کمر   تا می شود

کودک این خانواده عالم آرا می شود

منجیِّ روز حساب هیاتیها می شود

ارباب زاده ای که خود ارباب عالَم است

وقتی به عشق ِ عشق لبم باز می شود

هر لفظی از نوشته ام اِعجاز می شود

حالا قلم به روی ورق آمده فرود

روی لب مقرَّب رب آمده درود

دفتر شعرم

از لا به لای دفتر شعرم عبور خواهم کرد

امشب تمام قافیه ها را مرور خواهم کرد 

انشای جمله های ملیحانه تو را

با کاغذی زجنس محبت نمور خواهم کرد 

فرداها

طلوع چشم تو را افتاب باور کرد

هوای امدنت چشم را کبوتر کرد

ستاره هم به نوایی رسید از نورت

حضور سبز تو حال زمانه بهتر کرد

پای گهواره

همیشه جای رقیه ست پای گهواره

و طفل را به بغل گاه جای گهواره

شروع میشود اینسان صدای گهواره :

بیاورید علی را برای گهواره

شه زاده ارباب

هستم همه شب یاد تو ای شه زاده

محتاج به امداد تو ای شه زاده

ای کاش که امر فرج امضا بشود

از برکت میلاد تو ای شه زاده

 سید مجتبی شجاع

 

فصل دل عشاق

روشن شب تار می شود از امشب

غم پا به فرار می شود می شود از امشب 

فصل دل عشاق علی اصغر

6ماه بهار می شود از امشب

سید مجتبی شجاع

 

سوگند به نامت …

تا نام شما روی لب ما باشد

روشنتر از این روز,شب ما باشد

سوگند به نامت ای علیِ اصغر

دم از تو زدن تاب و تعب ما باشد

سید مجتبی شجاع

دکمه بازگشت به بالا