آستانخدا کمال شما
هفتپرواز زیر بال شما
با شمامی شود به قرب رسید
ایوصال خدا وصال شما
در دلِوحی سخن از تب و تاب است هنوز
قابقوسین به چشمان تو قاب است هنوز
وصفِ قدوسهمان آیۀ وحیٌ یوحی است
لطفروح القُدس آئینۀ ناب است هنوز
احسان خانواده تان از قدیم بود
آن قدر روی بام شما یاکریم بود
راه تو را نیاز به خدمت گذار نیست
پرده نگاه دار سرایت نسیم بود
تمامزاویه ها را کشیده ای قائم
آهایسَروْ قَدِ سروترین, سرت سالم
پدرغریب, پدر آشنا, پدر مظلوم
پسرمراد, پسر دلربا, پسر عالم
عالم شده است مومن ایمان طور تو
روشن مسیر سبز اجابت ز نور تو
تفسیر می کند نفحاتت بهشت را
برپاست شیعه از برکات حضور تو
از ابتدا گِل من را خدا مطهر کرد
و بعد عشق تو را در دلم مقدر کرد
به نور ناب نگاه چهارده خورشید
وجود و فطرت و ذات مرا منور کرد
شروع عشق به نام خدا به نام شما
من آفریده شدم تا شوم غلام شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما
ذوق و شوق و طراوت ام با تو
رونق شعر هیئت ام با تو
هرچه باشد من از تو میگویم
سربلندی و عزت ام با تو