…نور عرش امشب ، تنزل کرده است
در کویر خاکیان ، گل کرده است
قدسیان عرض ارادت می کنند
در مدینه نور قسمت می کنند
…نور عرش امشب ، تنزل کرده است
در کویر خاکیان ، گل کرده است
قدسیان عرض ارادت می کنند
در مدینه نور قسمت می کنند
پر می کنیم از می گلوی باده ها را
تا مست باشیم انتهای جاده ها را
بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند
در رکعت سوم همان دلداده ها را
مبارک دل شاد ایرانیان
ز فرزند داماد ایرانیان
رسید عیدی فاطمه از جنان
چه مست اند و دلداده ایرانیان
قبل از تو عشق جرأت پیدا شدن نداشت
اصلا قنوت راه به تقوی شدن نداشت
هرگز نماز خلق تماشا شدن نداشت
قران بی کلام تو معنا شدن نداشت
روزها سرمست و شبها راهیم
کیف دارد حال خاطرخواهیم
در فرات چشمهایش ماهیم
لا الهی نه، که الا اللهیم
ای علـی اوّل از آل علـی
وارث اِکرام و اِجلال علی
پیشتاز و پیشوای اهل دین
مظهر توحید فخرُ العارفین
از عنایاتِ خدا دریایِ احسان می شود
آنکه مانند علی،آقایِ دوران می شود
نامِ زیبایش علی فخریّه ی سجّاده ها
از مناجاتش خدا در دل نمایان میشود
من ندارم در جهان جز تو امینی ای خدا
داری از من عبد آلوده ترینی ای خدا؟
ای پناه بی پناهی ها ، بده آرامشم
خسته ام از این هیاهوی زمینی ای خدا
دور و برش دلدادۂ ماهر ندارد
از شیعیانش یک نفر عابر ندارد
مردی که فرمان می پذیرد عرش از او
بالاسرش یک خادم ِ حاضر ندارد
شبیهِ سیبِ غلطانی که از جوی تو میآید
دلِ سرگشتهی ما از شبِ موی تو میآید
تو آنقدر از خدا سرشار هستی که نمیدانیم
که این عطرِ خداوند است یا بوی تو میآید
“بنام خداوند جان آفرین”
همان خالق آسمان و زمین
به نام نبی و به نام ولی
به جاه محمّد به شأن علی