شعر ولادت اهل بيت (ع)

آقای من

لطفت همیشه بیشتر بود از سبویم
با تو چه راحت می رسم بر آرزویم

در محضرت احساس بد بودن نکردم
از بس نیاوردی بدی ام را به رویم

خـــواب دیدم

خـــواب دیدم شبی میانِ حَرَم
عشق را بی اجازه می خواندم
دســت در دســتِ پنجره فولاد
داشتم شـــعرِ تازه می خواندم

یا امام رضا(ع)

ایران به جز تو، هیچ سلطانی ندارد
همچون رضا خورشید تابانی ندارد

شکی ندارم بی کرانِ آسمان هم
مانندِ تو، ماهِ فروزانی ندارد

یا غریب الغربا

از همین خاکروبه های حرم
می‌رسد تا به عرش بال و پرم
هرکجا رفته ام به جز اینجا
مطمئناً به سنگ خورده سرم

یا علی ابن موسی الرضا (ع)

بینوا هرچه نوا داشته باشد بهتر
درد این عشق، صدا داشته باشد بهتر
آنقدر صاحب این روضه کرم دارد که
بیشتر هرچه گدا داشته باشد بهتر

دارالشفا

الا ای آنکه از بالا به مشتاقان نظر داری
مرا بیمار خود کردی و از دردم خبر داری

طبیب دردهای جان ما کس نیست الّا تو
فقط تو میتوانی درد از این بیمار بر داری

یا عزیز الله

دام بگذارید بعدش دانه لازم می شود
جلد می گردد کبوتر،لانه‌لازم می شود

سوختن در عاشقی،کارِ کبوتربچه نیست
شمع می داند کجا پروانه لازم می شود

عشقِ رضا

از عشقِ رضا..نبضِ زمان در نوسان است
از برکتِ عشقش…نفسم در هیجان است

وقتی که دلم محفلِ آشوب و هیاهوست
آغوش حرم ،اَمن ترین جای جهان است

یا امام رضا(ع)

خورشید اگر در سایه ات پنهان نمیشد
شمع ضعیفی میشد و تابان نمیشد
از آسیاب طوس اگر احسان نمیشد
گندم برای سفره‌ی ما نان نمیشد

سلام حضرت جان

سلام حضرت جان،مهربان دوران ها
سلام مأمن آرامش پریشان ها
ضریح نور تو مصداق کعبه ی جان ها
شکوه صحن عتیقت بهشت مهمان ها

یا فاطمه المعصومه(س)

ما نبودیم و دل ما بود جای اهل بیت
شکر حق شد کار و بار ما ثنای اهل بیت
شکر حق تا پای جان هستیم پای اهل بیت
ما همه هستیم تسلیم رضای اهل بیت

کریمه اهل بیت

خانه‌ای که سایه‌اش موسی‌ابن جعفر می‌شود
خوشبحال آنکه در این خانه دختر می‌شود

از زیارت نامه‌ات پیداست بیش از آن ، رضا
از مقاماتت بگوید خلق کافر می‌شود

دکمه بازگشت به بالا