کیست امشب سفره جودش به پاست
جود گفتم پس جواد ابنالرضاست
کیست جزاوجود حق را جلوهگر
آنکه حیران مانده از جودش بشر
شعر ولادت اهل بيت (ع)
خبر آمد نشود دست گدا رد امشب
دیدنی گشته کرمخانه ی مشهد امشب
ابتران را روی لب ناله ی ممتد امشب
کوثری آمده با نام محمد امشب
شبیه نور؛ بی پایان خصالِ حضرتِ باقر(ع)
قلم شرمنده شد از وصف حالِ حضرتِ باقر(ع)
چه خورشیدانه روشن کرد تکلیف خلایق را
احادیث گوهربار و زلالِ حضرتِ باقر(ع)
زد باد صبا مژده که ماه رجب امد
از عشق خدا هیبت عالم به تب امد
ان نغمه که مطرب زده از چنگ الهی
چنگ همه عالم به صدا از طرب امد
مولای هر سرا تویی یا باقرالعلوم
از نسل هل اتی تویی یا باقرالعلوم
یک جلوه ات به ظاهر و باطن بیانگر است
پیدای هر کجا تویی یا باقرالعلوم
پـر از سـتــارهٔ دانــش شـد آسـمــان دلـت
تـمـام علـم نـهـفـتــهســت در مـیــان دلت
به محضر تو همه هستههای علم شکافت
خـــرد چـو گــوهــر دریــای بیکـران دلت
جلوه میبارد از جمالِ علی
جذبه میجوشد از جلالِ علی
همه خیراتِ آسمان و زمین
نوشِ جانِ علی و آلِ علی
آنکه بر چشمان ما پیراهنی گلفام داد
ذره تا خورشید گردد شبنمی انعام داد
اشک را از باده ساقی کوثر آفرید
در ضیافت خانهاش هر دیده ای را جام داد
چه دختری که به طوفش منا اجازه گرفته
منا و مروه و حتی صفا اجازه گرفته
چه دختری که برای غم دقایق عمرش
قَدَر نشسته دو زانو، قضا اجازه گرفته
شرح خیرالعمل ولایت توست
زندگی وام دار خلقت توست
ای معمای آفرینش که…
قبل هر نور نور رحمت توست
الا انسیهالحورا! الا خیرالنسا! زهرا
بخوانم با کدامین یا چه بنویسم تو را؟ زهرا!
نه تنها حمد و توحیدی و والعصری و والشمسی
تویی تو کوثر و تطهیر و فجر و انما، زهرا!
رفت از دلِ فردوس هزاران قلم آورد
اندازهی آفاق ورق روی هم آورد
میخواست که جبریل کمی از تو نویسد
جایی که خدا نامِ تو را محترم آورد