شعر ولادت اهل بيت (ع)

ﺣﺪﯾﺚ ﮐﺎﻣﻞ ﻟﻮﻻک

زﻫﯽ ﮐﻮی ﮐﺴﯽ ﮐﺰ ﺧﻮن ﺑﻮد آب ﺧﯿﺎﺑﺎﻧﺶ
ز ﺳﺮﻫﺎی ﻋﺰﯾﺰان ﭼﯿﺪه ﮔﻠﺪان ﮔﺮد ﻣﯿﺪاﻧﺶ

ﺑﻪ ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﻗﯿﺎﻣﺖ ﻣﯽ‌ﺷﻮد ﻣُﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺟﻠﻮه
ﺗﺸﺮف‌ﻫﺎی آﺋﯿﻨﻪ ﺑﻪ ﺻﺤﻦ ﺷﺒﻨﻤﺴﺘﺎﻧﺶ

یا زهرا(س)

از نجف آمده‌ام از نجف آبادِ علی
تا بخوانم همه جا نادِعلی نادِعلی
من و ایوانِ علی پنجره فولادِ علی
که علی عشق ، علی جام ، علی باده علی

صدیقه طاهره(س)

خلقت برای دیدن او ناصبور بود
می آمد آنکه علت ایجاد نور بود

دخت شعیب و مریم و سارا که آمدند
جمع زنان به خدمت مرضیه جور بود

مادرِ شاهِ شهیدان

السلام ای مادرِ شاهِ شهیدان السلام
السلام ای کوثرِ جاریِ قرآن السلام

السلام ای اشرفِ زنهای عالم فاطمه(س)
ای زلالِ قطره های نابِ باران السلام

مادر

زهرا اگر به صورت کامل بیان شود
زیر و زبر تمام زمین و زمان شود

گرچه خودش به پای علی پیر شد ولی
یک جلوه اش بس است که عالم جوان شود

ماهِ دلآرا

اگر که ماهِ دلآرا بخوانمش ظلم است
اگر طراوتِ باران بگویمش بیجاست

اگر هوایِ بهاران بخوانمش غلط است
خطاست اینکه بگویم وسعت او دریاست

یا زهرا(س)

خدا از عرش، نازل کرد، رودِ کوثر خود را
همینکه دید، کام تشنه‌ی پیغمبر خود را

قیامت آمده؛ قبل از قیامِ صورِ اسرافیل
خدا رو کرده از آغازِ خلقت محشر خود را

سلام بانو

صدای چک‌چکِ چکامه‌خوانِ آسمان رسید
سکوت را شکست، رحمتی که ناگهان رسید
چقدر شعر، از نمازِ صبحِ ابر، می‌چکد
به پای دختری که با ترنّمِ اذان رسید

مصباح هدی

از عشق بخوان به نام زینب
فطرس بگو از مقام زینب
برداشت کلاه از سر خویش
تاریخ به احترام زینب

آیتِ عُظمی زینب

سِر علی سِتر علی سُکر علی راز علی
همه‌ی حرف خداوند از آغاز علی
گفت معراج علی آنهمه اعجاز علی
در حرا یاکه حرم باز علی باز علی

بی بی جانم

تقلا می کنم اما به این دروازه راهی نیست
چنان با هیبت اِستاده که یارای نگاهی نیست

علی را دختری باشد که مردان خاک پای او
خدا عمری سخن گفته است با لحن صدای او

جَبلُ الصَبر

آتشم آتشی از سمت سحر
شعله‌ام شعله‌‌ای از شمس و قمر
هوهویَم هوهویِ یک تیغِ دوسَر
نعره‌ام نعره‌ای از عمقِ جگر

دکمه بازگشت به بالا