صدا صدای تپشهای قلبِ باران است
که مثل زمزمهی قاریانِ قرآن است
ستارههای فلک دانههای تسبیحاند
دوباره خانهی خورشید، ریسهبندان است
شعر ولادت اهل بيت (ع)
گر ذره پروری شده پیمان مجتبی
چون خار باش بین گلستان مجتبی
آواره باش بین کرم خانه حسن
سامان گرفته بی سر و سامان مجتبی
گرفته دست مرا بارها مرام حسن
رسیده است به من لطف مستدام حسن
من احترام شدم محض احترام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
سلام عشق، علیک السلام هم دارد
کسی که شد حسنی احترام هم دارد
اگر قلم بزنی ، صد کتاب خواهد شد
فضائلی که به لطفش غلام هم دارد
مادر شده ای اهل جهان مادر دنیا
از شوق ببین سبز شده ساغر دنیا
این شاه کرم کیست که از عرش گذشت و
آمد به زمین تا که شود سرور دنیا
به سمت پنجره ها تا نسيم مي امد
صداي پاى امامى كريم مي امد
رطب ز شاخه طوبى رسيد يا اينكه
براي فاطمه سيب دو نيم مي امد
ای جانِ جانِ جانِ جان ، کز جانِ جانان جان تری
وی نیکِ نیکِ نیک ها ، کز نیک ها نیکوتری
کارت دمادم دلبری ، از دلبران دل می بری
جان میدهی دل می بری ، از دلبران با دلبری
خوبست این شبها که مهمان خدائیم
پیوسته مشغول مناجات و دعائیم
مهمانسرا باز است و رزق ما فراوان
باحق غریبه نیستیم و آشنائیم
نازل شده به دفتر ما «حاوسینونون»
بارانِ وحی، آمده با حاوسینونون
درگیرِ لکنت است، زبانِ فرشتگان
شد «عین و را و شینِ» خدا حاوسینونون
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
رمضان تازه از امشب رمضان خواهد شد
خبر آمدنش بین گداها پیچید
همه گفتند فراوانی نان خواهد شد
ای سر پناه دائم بی سر پناه ها
ای مقصد رئوف و پر احساس آه ها
ای مهربان امام سپید و سیاه ها
بر ذمه است گر چه تمام گناه ها
پرچم حُسن به دستان تو جا خوش کرده
هیبت اللهِ علی در تو تراوش کرده
چه غم از تاریکی قبر که تو فانوسی
همهی دهر چنان نهر و تو اقیانوسی