آشنا بودیم هر دو با فضای یکدگر
بوده ایم از قبل خلقت مبتلای یکدگر
من شدم منصوره ی تو،تو شدی منصور من
هر دو تا بودیم یار با وفای یکدگر
تو برای من ز کوثر گفتی و من از نباء
مایه ی آرامش ما شد صدای یکدگر
قدر هر دو مانده مخفی گر چه هر دو دیده ایم
در میان آسمان ها رد پای یکدگر
ما نفس را تازه میکردیم قبل از این جهان
با حضور نوری خود در هوای یکدگر
تو بدون من غریبی من بدون تو غریب
بوده ایم از حد فراتر آشنای یکدگر
من شدم حل در تو و تو حل به ذات کبریا
فیض میبردیم ما از ربنای یکدگر
مخفیانه،نمیه شب،بسپار زهرا را به خاک
ما خریداریم در عالم بلای یکدگر
محسن صرامی