شعر اربعین
بزم عزا
پرچمسیاه هیئت ما را بیاورید
زنجیر های بزمِ عزا را بیاورید
حال و هوای شعر به کلی عوض شده است
از نو ردیف و وزن هجا را بیاوید
تا در میان هیئت ما حروله کنند
پس ساکنان عرش خدا را بیاورید
جای گللاب تا که معطر شود فضا
گرد غبار صحن رضا را بیاورید
ما تشنه می شویم زبس سینه می زنیم
از قدس کاسه های طلا را بیاورید
سر چشمه ی بقا به خدا چای روضه هاست
پس بهر خضر چای بقا را بیاورید
روضه تمام شد به تمنای یک طعام
حاتم نشسته است, غذا را بیاوید
محمد علی کاروان