شعر شهادت حضرت قاسم (ع)
به لبت غیر ثنا گفتن معبود نبود
به لبت غیر ثنا گفتن معبود نبود
در صدای تو به جز نغمه ی داوود نبود
راه افتادی و من پشت سرت میگفتم
تازه داماد حرم رفتن تو زود نبود؟!
سر زدم خیمه به خیمه ولی اندازه ی تو
هرچه گشتم به خدا یک زره و خوود نبود
وسط معرکه تا خاک به پا شد گفتم
اینکه افتاد زمین قاسم من بود؟! نبود؟!
خس خس سینه ی تو روضه ی مادر میخواند
کاش راه نفست اینهمه مسدود نبود
کفنت پیروهنت گشته و شکرش باقی است
قاتلت در طلب پیروهن و سود نبود
قد و بالای تورا شکل عمویت کردند
اربا اربا شده هم اینهمه مفقود نبود
باید از زیر سم اسب تورا جمع کنم
با کمی حوصله در بین عبا جمع کنم
رضا قربانی