شعر وروديه محرم
حسین من
هرکس که نشد مَحرمتان یار شما نیست
نامَحرم اگر هست به دربار شما نیست
این هم ز سر لطف شما بوده وگر نه
این خار که زیبنده گلزار شما نیست
دور و برتان پُر ز غلام است ولیکن
در عهد کسی جُون وفادار شما نیست
وقتی که ابالفضل علی نوکرتان هست
این نوکریم در خور بازار شما نیست
درمانده رسیدم به در خانه ات ای شاه
رد کردن سائل به خدا کار شما نیست
هم حاجت من دادی و هم نان شبم را
والله کسی این همه سر بار شما نیست
ای سایه ی روی سر زینب نظری کن
در دل به جز از حسرت دیدار شما نیست
فردا که به محشر برسد مادر سادات
رسوا شود آنکس که ز انصار شما نیست
حسرت بخورد روز و شبش هرکه به جنت
همسایه دیوار به دیوار شما نیست
نوید طاهری