شعر مناجات با خدا

لکَ لبّیک خدا

ماه رحمت شده پیدا لکَ لبّیک خدا

«استجابت» شده معنا لکَ لبّیک خدا

 

ماه ها در پی ماه رمضانت بودیم

شد روا حاجت ماها لکَ لبّیک خدا

 

تا شود روزی ما لقمه ی نان سحری

پهن شد سفره ی نجوا لکَ لبّیک خدا

 

لایق این همه اکرام نبودیم اصلاً

این چه سرّی است خدایا لکَ لبّیک خدا

 

با وجودی که خطاکاری ما را دیدی

باز آغوش کنی وا لکَ لبّیک خدا

 

گرمی دست نوازشگر تو باعث شد

دل مرده شود احیا لکَ لبّیک خدا

 

وقت آن است کمی خانه تکانی بکنیم

تا شوی در دل ما جا لکَ لبّیک خدا

 

قطره ای بیش نبودیم که یک موج دعا

وصلمان کرد به دریا لکَ لبّیک خدا

 

تا که گفتیم «حسین» فاطمه هم گفت «حسین»

چه بساطی است مهیّا لکَ لبّیک خدا

 

نمک سفره ی امشب شده با اذن حسین

روضه ی حضرت زهرا لکَ لبّیک خدا

 

تا که افتاد زمین محسن او هم افتاد

ناله اش سوخت علی را لکَ لبّیک خدا

محمد فردوسی

نمایش بیشتر

اشعار مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

دکمه بازگشت به بالا